خانه برچسب نوشته ها کتاب
اشک در چشمانش حلقه می بست و می گفت فلانی ، همان است که آرزویش را در دل می پروردم.مثل این است که خداوند او را برای من ساخته است.چنان همدیگر را می فهمیم که پنداری دوقلو به دنیا آمده ایم.یک نوع تفاهمی در میان من و این دختر موجود است که حکم معجزه را […]