دانلود کتاب اسرار پناهگاه اژدها اثر براندون مال pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب اسرار پناهگاه اژدها اثر براندون مال pdf

هوگو ست را روی زمین گذاشت. ست چراغ قوه اش را روشن کرد و به اطراف نگاه کرد. هوگو ترول را از مچ آویزان کرد، به طوری که صورت ترول درست روبروی صورت گوم قرار گرفت. ترول در سوراخ هایی که جای چشم هوگو بود، زل زد. گولم با صدایی که بیشتر شبیه ساییده شدن دو تکه سنگ به یکدیگر بود، گفت: «ست، سالم!» نرو یکی از دست های پره دارش را روی سینه اش گذاشت و گفت: «قول میدم!» گولم نرو را چرخاند و او را روی زمین گذاشت. با این حال یکی از دست های ترول را رها نکرد. نرو سعی کرد دستش را بیرون بکشد، اما زور هوگو خیلی زیاد بود.

نرو گفت: «می توني ولم کنی.» گوم خم شد و با دو انگشتش گلوی نرو را فشار داد. دوباره تکرار کرد: «ست، سالم!» نرو با صدای خفه ای گفت: «بابا من طرف اونم. قسم میخورم.» است گفت: «هوگو، ولش کن.» گولم، نرو را رها کرد و صاف ایستاد. است گفت: «اگه صدمه ای بهم رسوند، اجازه داری بزنی لهش کنی!» نرو در حالیکه گردنش را می مالید، گفت: «واقعا ممنون بابت رأی اعتمادت!» هوگو گفت: «ست، ترو!» – باید شانسم رو امتحان کنم، هوگو. دیگه تا اینجا اومدیم. باید کاری رو که شروع کردم، تموم کنم.

نرو گفت: «باید قبل از اینکه ستون ها حرکتشون رو شروع کنن، خودمون رو برسونیم به گرانهولد. حتی یه ثانیه هم واسمون یه ثانیه س.» است، هوگو را در آغوش گرفت و گوم ضربه ی آرامی به پشت ست زد. – هوگو میاد. ست سرش را تکان داد و گفت: «تو خیلی بزرگی. قایق می شکنه. تو آب هم اجزای بدنت از هم باز می شن. همینجا منتظرم بمون تا وقتی برگشتم من رو برسونی خونه.» است به دنبال نرو به سمت قایق به راه افتاد. گوله دستش را به علامت خداحافظی بلند کرد و گفت: «مواظب باش.» ست گفت: «زود برمی گردم.» نرو قایق را به آب انداخت و سوار شد. قایق در واقع چندين الوار بود که با طناب محکم به هم بسته شده بودند. قایقشان تنها کمی از یک تشک بزرگتر بود.