پاور ورد
ثبت نام / ورود سبد خرید 0
دانلود کتاب او یک زن اثر چیستا یثربی pdf

دانلود کتاب او یک زن اثر چیستا یثربی pdf

پی دی اف

شناسه: 227481

نویسنده: چیستا یثربی

 

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب او یک زن اثر چیستا یثربی pdf


مادر جلوی کلبه مان داد زد حمید صخره به صخره دریا به دریا باهات میام مهتابت نمیذاره توی تاریکی بمونی! حمید من… حاج آقا گفته بود کلبه خودمون خطرناکه… زیر نظرمون دارن؛ خونه مونم که گرفتن حاج آقا گفت: با اون کاری ندارن گفته بود حجت الاسلام اینجام؛ نسل اندر نسل… بی احترامی کنن مردم به آتیششون میکشن ما رو بردن خونه حاجی… همسر حاجی در سینی ،بزرگی برای ما غذا آورد چشمانش از گریه سرخ بود؛ رویش نمیشد به ما نگاه کند مهربان بود؛ اما هیچ کدام اشتها نداشتیم. مادرم فقط یک گوشه نشست؛ چادر سیاهش را در نیاورد. سرش را روی زانویش گذاشت. چادر را روی سرش کشید.

آذر دست من رو گرفته بود گفت یه آب قند برات میارم دستات یخ کرده همه میخواستن دلداری بدن، ولی نمی دونستن !چطور حاج آقا سپندان به مادرم :گفت به مدت مجبوریم بگیم خواهر خانمم هستین… اومدین پیش ما یه مدت مهمونی…. همیشه چادر رو روی صورتتون محکم بگیرین نشناسنتون! … خانمم آبجی نداره شما جای آبجی ایشون اما یه اسم دیگه لازم دارید … شهرامم دیگه پسرتون نیست؛ از امشب داداشتونه یادتون باشه ازدواج نکردید و توی ده ما مهمانید ماشالا جوونید مثل خواهر بزرگ شهرامید… فقط شما رو چی صدا کنیم؟

مادرم بدون فکر سریع گفت شبنم خواهرمه توی جوونی تو یه تصادف مرد حاجی گفت: می گم فعلاً به اسم شبنم خانم خدابیامرز با یه فامیلی جعلی به شناسنامه براتون جور کنن چون حتماً دوباره میان دنبالتون.. همسر خدابیامرزتون مدارک زیادی ازشون داشت؛ دنبال اون مدارک و اسامی اند… مادرم گفت همه رو سوزوند حاج آقا :گفت اینا این چیزا حالیشون نمیشه… اذیتتون میکنن باید وانمود کنیم از ایران رفتید شهرام رو چی صدا کنیم؟ آذر :گفت لیلی پدرش :گفت اینکه اسم دختره بچه!

مادرم گفت بهش بگین بهرام فعلاً تا اونا برن!… من و مادرم یه شبه یکی دیگه شدیم… اون شبنم و من بهرام… چاره ای نبود؛ توی خونه حاج آقا یه اتاق به ما دادن همون جا یه مدت موندیم نلی جان؛ خیلی سخت بود…. برای این میگم هیچکی جز من ذات علیرضا رو نمیشناسه :گفتم ببین بسه … چشمات رو !ببند دستت رو بده من دست چپش را بوسیدم ،صورت ،چشم ،گونه پیشانی :گفت چیه عزیزم؟ سرش را روی سینه ام گذاشتم امشب حس میکنم مادرتم… عزیز دلم؛ نه فقط همسرت امشب همه کس توام هر کی توی زندگی گم کردی شوهر عزیز غمگینم…..

4/5 ‫(1 نظر)
اطلاعات محصول
  • حجم فایل : 47 مگابایت
  • فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
  • تعداد صفحات : 216 ص
نظر شما چیست ؟

نظرتان درباره دانلود کتاب او یک زن اثر چیستا یثربی pdf را با سایر بازدیدکنندگان سایت به اشتراک بگذارید.

8 -=0

آشنایی با فرایند پشتیبانی محصولات:

✅ کلیه محصولات پیش از انتشار توسط کارشناسان پاور ورد بررسی شده و در صورت عدم وجود مشکل در نصب و فعالسازی منتشر می گردند. توجه داشته باشید تست محصولات در شرایط استاندارد (وردپس نصب شده فاقد افزونه های جانبی و استفاده از قالب های پیش فرض) می باشد.

✅ پیش از اقدام به نصب قالب یا افزونه های دریافتی حتما فایل دانلودی از پاور ورد را یک مرحله روی هارد دیسک رایانه خود از حالت فشرده خارج کنید و محتوای فایل دانلودی را به دقت بررسی نمایید زیرا در بسیاری از موارد فایل دریافتی شامل راهنمای نصب و سایر اطلاعات مورد نیاز جهت نصب می باشد.

✅ توجه داشته باشید محصولاتی که توسط پاور ورد طراحی نشده و از مارکت های جهانی خریداری شده اند صرفا شامل ترجمه زبان فارسی و تغییرات برای بهبود در زبان فارسی(راستچین) هستند و مشکلات یا باگ های احتمالی که ناشی از فارسی سازی یا ترجمه محصول نباشند می باید توسط طراح اصلی محصول رفع شوند و تا رفع این مشکلات می باید منتظر انتشار نسخه جدید توسط طراح اصلی محصول باشید.

✅ قابل ذکر است پشتیبانی محصولات به صورت لحظه ای نبوده و کارشناسان ما برای پاسخگویی به تیکت های احتمالی شما تا ۴۸ ساعت در روزهای غیر تعطیل فرصت دارند. لذا پس از ثبت تیکت در سیستم پشتیبانی شکیبا باشید و از ثبت تیکت های متعدد خودداری کنید.

✅ جهت ثبت هرگونه درخواست پشتیبانی و همچنین اخذ راهنمایی یا گزارش در مورد محصولات لطفا بر روی دکمه ثبت تیکت در زیر کلیک کنید.

ثبت تیکت پشتیبانی