فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب به آواز باد گوش بسپار اثر هاروکی موراکامی pdf
روز سوم، به دفتر دبیرستان برگشتم و اسم دانشگاهی را پرسیدم که بعد از فارغ التحصیلی، به آنجا رفته بود. معلوم شد در گروه انگلیسی یک دانشکده ی درجه دو در مرکز توکیو ثبت نام کرده است. به دفتر آنها زنگ زدم و گفتم در مرکز اطلاعات شرکت تزیینات سالاد مک کورمک کار می کنم و باید برای نظرسنجی ای که انجام می دهیم نام درست و نشانی اش را پیدا کنم تا با او تماس بگیرم. مؤدبانه از مزاحمتم عذرخواهی کردم و اضافه کردم که به هرحال موضوع مهمی است. مردی که آن طرف خط بود گفت، نگاه می کند و از من خواست پانزده دقیقه ی بعد زنگ بزنم.
در حین انتظار، یک آبجو خوردم. اما وقتی دوباره زنگ زدم گفت او در ماه مارس رسما از دانشکده انصراف داده است. گفت دلیلش این بوده که می خواسته از یک مریضی بهبود پیدا کند، اما آنها نمی دانستند که مریضی چه بوده یا به حدی بهبود پیدا کرده که بتواند سالاد بخورد یا چرا تصمیم گرفته جای مرخصی تحصیلی انصراف دهد. گفتم «حتا آدرسی قدیمی هم ممکن است کمک کند.» و او پرونده ها را نگاه کرد. شماره ای که به من داد، مال یک پانسیون نسبتا نزدیک به دانشکده بود. وقتی به آن جا زنگ زدم، زنی که صاحب خانه به نظر می رسید، پاسخ داد که دختر، بهار آن جا را ترک کرده و خدا میداند کجا رفته و بعد گوشی را قطع کرد.
طوری تماس قطع شد که روشن شد که او هم نمی خواست بداند. این آخرین رشته ی بین من و دختر بود که قطع شد. به خانه رفتم و آبجویی باز کردم و لم دادم و تنهایی به دختران کالیفرنیا گوش کردم. تلفن زنگ خورد. نیمه خواب روی صندلی حصیری لم داده بودم و با چشمان خواب آلود به کتاب باز روی پایم خیره مانده بودم. رگبار عصر پایان یافته بود و از درختان باغ، قطرات باران می چکید. بعد، باد جنوب با رایحه ی اقیانوس وزید. برگ گیاهان گلدانی ایوان را تکان داد و پرده ها را به هم زد. زنی گفت «سلام.» مثل کسی حرف می زد که در تلاش است شیشه ای شکستنی را روی میزی بسیار لغزان تراز کند.
- حجم فایل : 43 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 88 ص