فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب تقدیر مردان کجا رقم می خورد اثر ورنا کاست pdf
پادشاه به کانال اجازه داد که وارد قصر شود و لیموئین را ببیند. لیموئین به کاتال گفت: «من از آن تو نخواهم شد، چون تو تنها یک سوم مرا به دست آورده ای. تو باید مار را به جنگل ببری و بکشی. وقتی این کار را انجام دادی، باید به شرق سفر کنی و یک سال بعد در چنین روزی بازگردی و به من بگویی چرا شوالیه ای که آنجا زندگی می کند، هفت سال نخندیده است. سپس باید طلسم مرگ ساحره ترسناکی را که دندان هایش از یخ ساخته شده است برایم بیاوری. وقتی همه این کارها را انجام دادی، آنگاه من به ازدواج با تو رضایت خواهم داد. اما مراقب باش، اگر پیش از آنکه زمان تو به پایان برسد این کارها را انجام ندهی، استخوانهای تو را پودر و خاکستر خواهم کرد!»
کاتال گفت: «اوه، از این فرصت استفاده خواهم کرد» و رفت. او در یک لحظه چوب هایی که به پشت مار بسته بود، باز کرد. سپس چوبی که از درخت زبان گنجشک درست کرده بود برداشت و با آن ضربه محکمی زیر گوش های مار زد. کمی بعد، کاتال و مار به میان جنگل بازگشتند. سپس کاتال شروع به زدن مار با قسمت انتهایی و ستبر درخت کرد، تا جایی که گوشهای مار از حرکت ایستادند و دیگر تکان نخوردند. سپس کانال چاقویی از کمربندش درآورد و با آن نوک زبان مار را برید تا اگر افراد دیگری از آن مسیر عبور کردند به دختر پادشاه بگویند که مار کشته شده است.
او دیگر به پشت سرش نگاه نکرد و به سمت ساحل رفت. آنجا قایقی را کنار آب دید و به قصد عزیمت به شرق قایق را حرکت داد. دماغه قایق به سمت اقیانوس و انتهای قایق را به سمت خشکی قرار گرفت. او بادبان های رنگارنگ و بزرگ و کوچک قایق را باز کرد و به سمت بالای دکلها کشید. یک سوم نیروی حرکتی قایق از سوی پاروها بود و دوسوم دیگر توسط بادبانها تأمین می شد. قایق آبهای اقیانوس را می شکافت، یک لحظه آن چنان بالا می رفت که نزدیک بود وارونه شود و لحظه ای دیگر چنان پایین می آمد که عرشه اش پر از آب میشد.
قایق با چنان سرعتی حرکت می کرد که اطراف آن گردابی از کف سفید و ماسه های خاکستری شکل می گرفت. در مقابل کاتال دریا سبز، آبی بود و پشت سرش دریا به قرمزی خون، صدای خش خش بادبان ها و غرش موجها گوش را نوازش می داد. صدای ضربه های پاروها بر آب مانند صدای پرندگان شرق بود. کاتال بالاخره به سواحل شرقی رسید. سرعت قایق آن قدر زیاد بود که در هنگام توقف مسیر زیادی را روی ساحل سر خورد و قایق را جایی متوقف کرد که نه خطر آفتاب سوختگی وجود داشت و نه طوفان آن را تهدید می کرد. او در زیر بوته ای پر شاخ و برگ پناه گرفت. کاتال کمی استراحت کرد و سپس از جا برخاست.
- حجم فایل : 30 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 113 ص