فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب حواسم بهت هست اثر مری هیگینز کلارک pdf
اگر تو دو مرد را می دیدی که سوار قطار می شوند در حالیکه هریک از آنها با خود کیسه های مشکی زباله حمل می کنند که محتویات آنها مشخص نیست چه فکری می کردی؟ از نظر من که مادر یک پسر نوجوان هستم که اتاق خوابش به زور تمیز و مرتب می ماند، صرفا فکر می کنم از اینها بعید نیست. یعنی حتی نتوانستید در اتاقتان یک ساک دستی پیدا کنید آقایان؟ آنها پر سر و صدا و پر جنب و جوش هستند و بازیگوشی می کنند همانطور که همه ی مردها در دهه ی دوم زندگی اینگونه اند تا اینکه بالاخره باعث می شوند نگهبان چاق و چله ی ایستگاه قطار از روی نارضایتی با خشمی طوفانی در سوت خود بدمد.
بعد از اینکه از سر و کله زدن با درب اتوماتیک و باز و بسته کردن مکرر آن حوصله شان سر رفت و آن را کاری مضحک یافتند در نزدیکترین ردیف به قفسه ی بالای کوپه ها می نشینند. اما بعد، ظاهرا چشمشان به دو دختر از اهالی کرن وال می افتد و نگاهی معنادار با هم رد و بدل می کنند و به سمت پایین واگن و به قصد نشستن در ردیف صندلیهایی درست پشت سر دختران به راه می افتند. در دلم می خندم. می دانی، من مخالف خوشی دیگران نیستم. خودم هم یک زمانی جوان بودم. می بینم که دختران به یکباره سکوت می کنند و خودشان را جمع و جور می کنند، یکی از آنها با چشمانی گرد شده به دوستش نگاه می کند- و بله، یکی از مردان به طرز به خصوصی جذاب است، مثل یک مدل و یا اعضای یک گروه موسیقی.
و تمام اینها مرا به یاد آن حس خاصی می اندازد که انگار این جور وقتها ته دل ات غنج می رود. برای همین وقتی مردها بلند می شوند و می ایستند و آن یکی که خوش قیافه است از روی ردیف صندلیها به طرف دختران خم می شود و از آنها می پرسد که آیا می تواند برایشان چیزی از بوفه بگیرد و می گوید: « چون من دارم به بوفه می روم » ، تعجب نمی کنم و حتی ذرّه ای هم آن را ناپسند نمی دانم. بعد نوبت معرفی و ردّ و بدل کردن اسمهایشان و بگو بخند است، و ماجرا شروع می شود. اول دو فنجان قهوه و کمی بعد چهار تا آبجو، مردها به دخترها ملحق شده اند- هر چهار نفر به اندازه ی کافی به من نزدیک هستند تا بتوانم جمله به جمله ی مکالماتشان را دنبال کنم.
- حجم فایل : 42 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 202 ص