دانلود کتاب راهنما یادت نرود اثر شیدا حیدری pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب راهنما یادت نرود اثر شیدا حیدری pdf

 صدای هق هق گریه ی لی لی مثل گریه ی زنی ایوان و حیاط خانه را پُر می کند. عروسک مثل پسربچه ی توی قاب تا قایم شدن کنار ماشین، تند رکاب می زند. خودش را پشت زین دوچرخه باریک می کند. بین دیوار و بدنه ی ماشین منتظر می ماند تا لی لی برسد و تنبیهش کند. درِ حیاط لای صدای هق هق گریه ی لی لی چارتاق می شود. بعد صدای بازوبسته شدن درِ ماشین می آید. عروسک مثل پسربچه ی توی قاب با خوشحالی رکاب می زند سمت کوچه.

همان وقت ماشین با دنده عقب صدای خُرد شدن آهن و فولاد زنگ زده می دهد. خون، تایرها و آسفالت کوچه را تا له شدگی سر عروسک سرخ می کند. دست کوچک لی لی ماشین کوکی را روی موهای عروسک چرخ می دهد. لاله توی ایوان دادوبیداد راه می اندازد. این جا یکی باید بچه ها را تنبیه کند. دوباره بازی زن وشوهری کرده اند. در را کامل باز می کنم، در به دیوار می خورد و صدای چوب می دهد. لی لی از جا می پرد، یک مرتبه بلند می شود و گل های دامن یاسی اش سر کج می کنند تا زانو.

لاله کمانِ پشت لبش را با دست می پوشاند. صدا از توی کاسه ی دستش خفه و بریده بریده می آید، « مامان… برو… بیرون! داریم بازی می کنیم. » عروسک بی سر افتاده جلو پایم. موهای فِرش لابد چند دور تابیده به زیر بند ماشین.