پیش نمایش
دانلود کتاب سرت را از زندگی ام بکش بیرون اثر الکساندرا راینوارث pdf
مهم نیست چه چیزی عموی من را تا این حد غیرقابل تحمل میکند. در هر خانوادهای خویشاوندی پیدا میشود که «تصادفاً» به خواهرزادهاش دست زده یا یکی دیگر از اعضای خانواده را کتک زده است و به جای اینکه به مهمانیهای خانوادگی دعوت شود، روزهای تعطیل به رستوران میرود و یک بشقاب سالاد سیب زمینی میخورد.
آن عموی من واقعاً شخصیت وحشتناکی دارد. اصلاً نمی دانم به کی رفته، چون سایر اعضای خانوادهام شخصیتهای درستی دارند. اما درباره آن عمو که همیشه هم درهر مراسم تعمید و جشن تولدی حضور داشته، یک قانون نانوشته وجود داشت و آن این بود که باید دهانش را بسته نگه دارد. تنها وقتی که من و دختر عمویم به سایر اقوام گفتیم که در صورت حضور او به مهمانیهای خانوادگی نمیرویم دیگر از دعوت کردن او صرف نظر کردند.
این اعلان عمومی همزمان کمی بعد از عروسی همین دختر عمویم اتفاق افتاد؛ یعنی همان عروسی کذایی که در آن عموی مذکور بر اثر افراط در نوشیدن یادش رفت دهانش را بسته نگه دارد. خانواده داماد اصالتاً اهل نیجریه بودند و احتمالاً میتوانید حدس بزنید که چه افتضاحی به بار آمد. دلیل اینکه حضور او این همه وقت در مهمانیهای خانوادگی تحمل شده، احساس بدی است که در خانواده جریان دارد: عذاب وجدان. (ص82 )
هیچ اهمیتی به عذاب وجدانهای لعنتی ندهید! به غیر از آن عمو، اقوام دیگری هم هستند که نظرات بسیار عجیبی دارند؛ کسانی که عضو باشگاه صید روباه یا یک کلیسای فرقهای عجیب هستند یا منکر تغییرات اقلیمیاند یا به تئوری توطئه اعتقاد دارند. همۀ خانوادهها تکه کوچکی از باغ وحش رنگارنگ خداوندند. در این موارد به جز با دوستان، نیاز نیست با دیگران وارد بحثهای بیسرانجام شوید؛ به ویژه وقتی بحث تنها اعتقاد داشتن یا نداشتن به موضوعی خاص است.
هر بحثی با اقوام در این موارد واقعاً بیفایده است. البته که هنوز هم میتوانید برای خوردن کیک و قهوه با این مظنونان همیشگی ملاقات کنید، به شرط اینکه به خاطر هوای دل انگیز بهاری و منطقی بودن گفتو گوها تا به اینجا، وسوسه نشوید. بحث شکار، فرقه، تئوری توطئه و یا تغییرات اقلیمی را پیش بکشید چون در این صورت این بحث با حرارت خاصی تا ابد ادامه پیدا میکند؛ به ویژه وقتی کمی نوشیدنی هم خورده باشید.
برخی از اعضای مؤمن و معتقد فامیل (مثل مادربزرگم گلندا) احتمالاً وظیفه خودشان میدانند که گاه و بیگاه تنها راه رفتن به بهشت و رستگاری را به عزیزانشان گوشزد کنند. آیا این رفتار آزاردهندهای است؟ البته که هست! اما اگر نخواهید که مرتب از این بحث طفره بروید و با چندتا «اوهوم» گفتن خودتان را نجات بدهید چه کار دیگری میتوانید بکنید؟ (ص83)
و اگر در راه خانه هستید و نمیخواهید بابت اینجور دخالتهای نابجا عصبانی شوید (و فقط میخواهید به خانه برسید و درباره مادرجون گلندا با ال غیبت کنید)، چه کار باید کنید؟ به این موضوع فکر کنید: روشی مثل این را امتحان کنید «بله میفهمم منظورتون چیه اما نظر من متفاوته و البته الان نمیخوام راجع بهش بحث کنم. بیاین عوض این حرفها از این کیک خوشمزه لذت ببریم. یه تکه دیگه میل دارین؟»
- حجم فایل : 31 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 155 ص