فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب سر بر باد رفته داماشنو مونته یرو اثر آنتونیو تابوکی pdf
وکیل رو به رستورانچی گفت: «متأسفانه این جوان سیرابی دوست ندارد، غذاهای خوشمزه ات را نشانش بده، مانوئل.» رستورانچی مشتهایش را به کمر گذاشت و فیرمینو را برانداز کرد و او خجالت زده، نگاهش را به زمین انداخت. رستورانچی آرام جواب داد: «دون فرناندو، اگر موفق نشوم رضایت مهمانتان را جلب کنم، قول می دهم پول ناهار را بپردازم. خارجيه؟» وکیل جواب داد: «بگی، نگی؛ اما دارد به رسوم این شهر عادت می کند.» رستورانچی توضیح داد: «می توانم پیشنهاد بدهم برنج و لوبیا قرمز با ماهی آبنوس سرخ کرده سفارش بدهید یا رولت ماهی تنوری.» فیرمینو سردرگم به رستورانچی تنومند نگاه کرد، انگار بخواهد بفهماند که هر نوع غذایی برایش خوب است.
وکیل تصمیم گرفت: «هر دوتا خوب اند، هر دو را امتحان می کنیم. و برای من، طبیعتا سیرابی.» رستوران، که رستوران نبود بلکه درحقیقت یک زیرزمین پر از بشکه بود، در انتهای کوچه کناری خیابان داس فلورس قرار گرفته بود و ظاهرا اسم نداشت. فیرمینو متوجه شده بود که روی در، چیزی مثل یک تابلوی چوبی وجود داشت که ناشیانه رنگ شده و نوشته شده بود: «زیر زمین چشم اینجاست»، فیرمینو پرسید: «فکر می کنید چطوری می توانیم عمل کنیم؟» وکیل پرسید: «اسم شاهد چیه؟» فیرمینو جواب داد: «اسمش تورس است، برق کار ماشین در تعمیرگاه فایسکاست.» وکیل گفت: «بعد از ظهر می روم دنبالش و او را با خودم پیش قاضی تحقیق می برم.»
فیرمینو به اعتراض گفت: «و اگر توس نخواهد شهادت بدهد؟» وکیل بی دغدغه جواب داد: «بهتان گفتم که او را با خودم پیش قاضی تحقیق می برم.» در لیوان، شراب سبز ریخت و لیوان خودش را به نشانه سلامتی، بلند کرد. گفت: «این آلوارینهو بازاری نیست، این را هر جایی نمی توانید پیدا کنید، تنها به عنوان اشتها آور نوشیده می شود و بعد از آن شراب قرمز می نوشند.» فیرمینو عذر خواست: «من خیلی هم به شراب عادت ندارم.» وکیل جواب داد: «همیشه وقت هست تا به آن عادت کنید.»
- حجم فایل : 80 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 140 ص