فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب شرلی اثر شارلوت برونته pdf
سگ ناپدید شده بود و پیتر آگوستس مالون نیز دیگر آرام بود. البته نشان دادن چنین آرامشی پس از چنان رویدادهایی برایش آسان نبود اما او احساس می کرد که راهی جز این ندارد. وقتی نمی تواند با صاحب سگ مبارزه کند بهتر است با ادب و نزاکت باشد. او در این راه در درون خود بسیار کوشش کرد و خوشبختانه در این سعی و کوشش موفق شد و نتیجتا آرامش خود را بازیافت. براستی هم او که برای اولین بار قدم به فیلدهد گذاشته بود، حادثه نابهنگام و سخت و غیرمنتظره ای برایش رخ داد.
و در حالی که دلش می خواست برای اولین بار که در این جا قدم می گذارد مطلوب و جذاب جلوه کند، در اولین لحظات نتوانسته بود ولی خوب بهرحال هرچه بود گذشت و او تصمیم گرفت که پس از آن واقعه مطلوب و مطبوع باشد. بنابراین چون شیری وارد شد سعی می کرد که سرانجام چون برهای آن جا را ترک کند. برای شاید نوعی خودنمایی و یا شاید این که برای فراری آسان تر در صورتی که اتفاق دیگری بیفتد، مالون نه در مبلی که دوشیزه کیلدار او را تعارف کرده بود نشست و نه در کنار آتش خوش رنگ بخاری که کارولین با اشاره ای دوستانه او را دعوت کرد قرار گرفت، بلکه آن صندلی را انتخاب کرد که بیش از همه به در نزدیک باشد.
پس از همه آن خشم ها و کج خلقی ها او روحیه خود را بازیافته بود. حالت معمول خود را داشت. با خانم ها صحبت می کرد و از هر موضوعی که به نظرش می رسید با حرارت هرچه بیشتر حرف میزد و پس از هر جمله و هر مکثی آهی عمیق می کشید حتی هرباری که دهانش را باز می کرد اول نفس عمیقی می کشید و بعد آغاز سخن می کرد. بالاخره برای آن که بیشتر مورد توجه قرار گیرد و یا برای این که دستان بیکارش را مشغول کند دستمال بزرگ ابریشمی چهارخانه خود را درآورد و با آن مشغول بازی شد و دستانش را به کار گرفت.
با حرارت هر چه بیشتر آن را به اشکال مختلف در می آورد، چهارخانه های قرمز و زرد آن را به طور مرتب به دفعات تا می کرد، دوباره آن را باز می کرد و به شکل دیگری در می آورد و باز بار دیگر به حدود باریک تری آن را تا می کرد تا بصورت نوار باریکی در آورد که معلوم نبود می خواهد آن را چه کند و به کجا ببندد، به گلویش ببنددیا به دور سرش؟ ظاهرا هیچ کدام، فقط می خواست اشکال مختلفی ایجاد کند و نشان دهد که چگونه چیزهای نو و جدیدی را می تواند ایجاد کند؟
او با آن پاهای ورزشکارانه ایرلندی خود که روی هم انداخته بود روی صندلی نشسته بود و با آن دستمال گلدارش پاهایش را به هم می بست و این کار را بیش از یک بار انجام داد. دومین باری که او چنین کرد باعث شد که شرلی به طرف پنجره برود و خنده کنترل شده خود را بی صدا رها کند و کارولین رویش را به طرفی دیگر بچرخاند تا خنده ای که صورتش را پر کرده بود دیده نشود. حقیقتا که دوشیزه هلستن بیش از اینها از رفتار پیتر سرگرم شده بود و تفریح می کرد.
- حجم فایل : 84 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 492 ص