فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب فردا مسافرم اثر مریم راهی pdf
سپیده می دمد. دختران عقیل هر یک گوشه ای از حیاط پشت به دیوار ایستاده اند و گریه می کنند. ام لقمان مرتباً این سؤال را تکرار می کند که آیا این بود اجر رسالت رسول الله؟ و جگرها را آتش می زند. ام البنین منتظر است زنان بنی هاشم از راه برسند. می رسند و نخستین شان همسر عمر بن علی است که در میگشاید و گریان دستی را بالا برده تا نزدیک رخسار و میگوید: – آن شب که حسین عازم مکه بود چقدر عمر اشک ریخت و التماس کرد که این راه پایانش خون است؟
خود را در آغوش ام البنین می اندازد و لحظه ای بعد سریع سر بلند می کند. امیدوار: – حال نیز که اتفاقی نیفتاده. خبری نرسیده… چرا شیون می کنیم ما… امید است خبرهای خوبی برسد… آیا درست نمی گویم؟ ام البنین از جای برمی خیزد و ام سلمه را نیز اشاره می کند به برخاستن. دو قدم برنداشته که بر می گردد سوی همسر عمر: – آیا رسول الله را میشناسی؟… میدانی به که می گویند حجت الله؟
… آن شب گفتم امام امر میکند و مأموم اطاعت، حال نیز همان را میگویم… رسول الله آمده به خواب ام سلمه… میدانی یعنی چه؟ ام سلمه، شیشهٔ تربت در دست از پی ام البنین قدم برمی دارد. ام البنین پای به کوچه می گذارد به قصد زیارت حرم ،رسول الله که از شدت شگفتی بر جای می ماند. – الله اكبر… پس از او نیز ام سلمه که میرسد و کوچه را می بیند. پناه میبرم به خدا!
- حجم فایل : 79 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 212 ص