فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس Pdf
همان بدنی که پشت میز نشسته بود، وارد راهرو شد و آن جا ایستاد. پدر با حالتی غیرارادی، شیر آب دست شویی را بست، دست شویی از آب سرد پُر شده بود. احتمالاً دخترش وقتی جلوِ آینه ایستاده، دکمه ی بلوزش را باز کرده و تفنگ را روی قلبش نشانه رفته، گریه کرده بود، چون، هنوز هم که کف زمین سردِ دست شوییِ به آن بزرگی افتاده بود، چشمانش پُر از اشک بود، اشک هایی که کسی موقع ناهار متوجه شان نشده بود و امکان هم نداشت بعد از این که روی زمین افتاده توی چشمش جمع شده باشد.
برخلاف عادتی که داشت و برخلاف عادت همگان، در را چفت نکرده بود و این مسئله پدرش را به این فکر انداخت ( اما کم و بیش بدون این که به آن فکر کند، بالاخره توانست لقمه اش را قورت بدهد ) که شاید دخترش، وقتی داشت گریه می کرد انتظار داشت کسی بیاید در را باز کند و جلوِ او را بگیرد، نه به زور، فقط با حضورش، با نگاه کردن به بدن زنده و عریان او یا با گذاشتن دستی بر شانه اش. اما هیچ کس ( به غیر از خود او، به این دلیل که دیگر بچه نبود )موقع ناهار به دست شویی نرفت.
سینه ای که اصابت گلوله آن را متلاشی نکرده بود کاملاً سالم، بالغ و سفید و همچنان سفت بود و نظر همه را به طور غریزی جلب می کرد، شاید بیش از هر چیز به خاطر این که چیز دیگری وجود نداشت یا چیزی جز خون دیده نمی شد. از زمانی که پدرش آن سینه را دیده بود سال ها می گذشت، نه از زمان تغییر شکلش، نه از زمانی که به بلوغ رسیده بود، و به همین دلیل، هم ترسیده بود و هم معذب بود.
- حجم فایل : 94 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 416 ص