دانلود کتاب مثل یک دانشمند موشکی فکر کن اثر اوزان وارول pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب مثل یک دانشمند موشکی فکر کن اثر اوزان وارول pdf

مهمترین اولویت تمام نظام آموزشی ما این بود که همه را مثل هم کند و هیچ کس با دیگری فرق نداشته باشد. یادم می آید یکبار در کلاس چهارم موهایم را کوتاه نکردم و این از نظر مدرسه گناهی نابخشودنی بود و باعث عصبانیت بولدوزور، مدیر مدرسه شد؛ مردی که بهتر بود زندانبان میشد. یکبار وقتی داشت دانش آموزان را بازرسی میکرد، دید موهای من بلندتر از حد قابل قبول است. به همین دلیل از عصبانیت مثل کرگدن عصبانی شد.

شروع به نفس نفس زدن کرد و گیره موی دخترانه ای به موهای من زد تا جلوی دیگران من را خجالت زده کند؛ مجازاتی برای تخطی از یکسان شدن. در سیستم آموزشی، همه باید مثل هم میشدند تا از تک روی، جاه طلبی و فردگرایی پرهیز کنند، در پی رؤیاهای بزرگ نروند و راه های جدید و جالب برای حل مشکلات پیچیده پیدا نکنند. دانش آموزان موفق و برنده قاعدتاً کسانی هستند که با خلاقیت و نوآوری در پی روش های تازه می روند.

ولی در آن مدرسه دانش آموزان خوب کسانی بودند که نظر معلم و ناظم را جلب و سعی می کردند هر چه دقیقتر به حرف های آنها گوش کنند تا در آینده کارگرهای خوبی در کارگاه های صنعتی شوند. فرهنگ اطاعت از برکردن درسها و پیروی از قدما جایی برای تخیل و خلاقیت در انسان باقی نمی گذارد. من سعی میکردم با مطالعه این مشکل را حل کنم و تخیلم را رشد بدهم، کتاب تنها پناهگاه من بود.

هر چه پول داشتم کتاب میخریدم و موقع مطالعه سعی میکردم با دقت کتابها را ورق بزنم تا جلد و شیرازه آن خراب نشود. خودم را غرق دنیای فانتزی ری بردبری، آیزاک آسیموف و آرتور سی کلارک میکردم و با شخصیت هایی که در کتابها بودند زندگی می کردم. هر کتابی را که می توانستم در حوزه اخترشناسی پیدا کنم می بلعیدم و تمام دیوارها را با عکس دانشمندانی مانند انیشتین میپوشاندم. نوارهای بتاماکس قدیمی سریال کیهان را تماشا میکردم که کارل ساگان در آن صحبت میکرد.

خیلی دقیق نمی فهمیدم چه می گوید، اما گوش می کردم. با مطالعه شخصی کدنویسی یاد گرفتم و وب سایتی به نام اسپیس لبز برای خودم راه اندازی کردم: نامه عاشقانه دیجیتال من به اخترشناسی. با زبانی شکسته بسته و ابتدایی هر چه راجع به فضا میدانستم در آن مینوشتم.