دانلود کتاب مردی که دو بار مرد اثر ریچارد عثمان pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب مردی که دو بار مرد اثر ریچارد عثمان pdf

لانس جیمز خمیازه می‌کشد و خودش را می‌خاراند. از نظر سو ریردون، که درِ دفترش را باز گذاشته و آنجا نشسته است، به نظر می‌رسد لانس حسابی مشغول کار است؛ مثلاً گزارش اطلاعات پروازها و مسافران را بررسی می‌کند؟ به هرحال برای این جور کارها به او پول می‌دهند. وقتی در سرویس دریایی ویژه کار می‌کرد زندگی هیجان انگیزتری داشت.

اما بیشتر به او شلیک می‌کردند و این روزها واقعاً دیگر زانوی سالمی ندارد که هر پنج دقیقه یکبار به آن شلیک شود. لانس آنلاین است و به خانه هایی نگاه می‌کند که توانایی خریدشان را ندارد؛ مثل خانه‌ای روستایی در ویلتشر؛ چه اشکالی داشت اگر آنجا را می‌خرید؟ می‌توانست اصطبلش را به اتاق بازی تبدیل کند. آخرین طبقه‌ی آپارتمان مشرف به رودخانه ی تیمز چطور است؟ چشم اندازش که عالی است اما باید نگاهی به نقشه‌ی ساختمان می‌انداخت.

می‌خواست سینمای خصوصی‌اش کجا باشد؟ او خیال پردازی می‌کند… بیست میلیون پوند می‌توانست همه چیز را تغییر دهد. این طور نیست؟ و این پول هنگفت جایی آن بیرون است. لانس تصور می‌کند حتی افرادی که بیست میلیون پوند دارند همچنان به خانه هایی نگاه می‌کنند که هرگز قادر به خریدشان نیستند. هیچ‌کس خانه‌ای نمی‌خرد، بی‌آنکه در دلش آرزوی داشتن خانه‌ای ده درصد گرانتر نداشته باشد.

مطمئناً پول تله است؛ اما به نظر لانس، تله هایی به مراتب بدتر از آن هم وجود دارند که ممکن است گرفتارشان شود. نگاهی به اطراف می‌اندازد و سو ریردون را از لای در باز اتاقش می‌بیند. او حسابی مشغول است. آیا کار می‌کند؟ لانس شک دارد. این روزها چه کسی قبل از ساعت یازده شروع به کار می‌کند؟ سو با اخم به صفحه نمایشش نگاه می‌کند. آیا چیزی می‌داند؟ آیا دارد معمای پرونده را حل می‌کند؟

نه، به احتمال زیاد دارد درختچه سفارش می‌دهد یا ترتیب مراقبت از یکی از بستگان مسنش را می‌دهد یا ویدئو تماشا می‌کند. دیگر هیچ چیزی درباره‌ی دیگران لانس را غافلگیر نمی‌کند. بیست سال با سرویس امنیتی کار کرده و انواع و اقسام چیزها را دیده است. قضیه‌ی آن دو پیرزن هفتاد ساله چه بود؟ پیرزنی که ریز نقش‌تر و مهربان‌تر بود، مدام به او نگاه می‌کرد و انگار حرفی برای گفتن داشت.

دیگری الیزابت بست بود؛ گویا سو احترام زیادی برای او قائل بود و مقابل او محتاط رفتار می‌کرد. آیا از قبل یکدیگر را می‌شناختند؟ لانس دوباره به سو نگاه می‌کند. به نظر می‌رسد در فکر فرو رفته است. اگرچه احتمالاً او هم به همان خانه در ویلتشر نگاه می‌کند و در حال بررسی است که با اصطبلش چه کار کند. شاید هم به بیست میلیون پوند فکر می‌کند…