فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب همه چیز همه چیز اثر نیکولا یون pdf
به جز اخراج کارلا، اینترنت را ممنوع و کلاس معماری حضوری ام با آقای واترمن را هم لغو کرده است. کل این هفته سعی کردیم راجع به این مسائل صحبت نکنیم. دروغ های من. کارلا. ألى. یک هفته مرخصی گرفت و در غیاب کارلا از من مراقبت کرد. به جای هر دو ساعت، هر یک ساعت علائم حیاتی ام را بررسی کرد و هر بار که نتایج عادی بود، نفس راحت کشید. روز چهارم گفت دیگر خطری تهدیدمان نمی کند. گفت شانس آوردیم. میپرسد: «داری به چی فکر می کنی؟» «دلم واسه کارلا تنگ شده.» «من هم همین طور، اما اگه میذاشتم بمونه، مادر خوبی نبودم. می فهمی؟ اون جونت رو به خطر انداخت.»
آرام می گویم: «اون دوستم بود.» خشمی که کل هفته از او انتظار داشتم، سرانجام خودش را نشان داد. اما اون فقط دوستت نبود. پرستارت بود. قرار بود ازت مراقبت کنه. قرار نبود جونت رو به خطر بندازه تا تو رو با پسرهای نوجوونی آشنا کنه که قلبت رو بشکنن. دوست ها به آدم امید واهی نمیدن.» | لابد قیافه ام هم مثل احساسم سرشار ناامیدی است، چون او یک دفعه ساکت می شود و کف دستهایش را با جلوی رانهایش پاک می کند. «دختر کوچولوی من. واقعا ببخشید.» و این جاست که همه چیز ناگهان برایم روشن می شود. کارلا واقعأ رفته. فردا که مامان برود، او این جا نخواهد بود.
به جایش یک پرستار جدید می آید. کارلا رفته، همه اش هم تقصیر من است. آلی هم رفته، دیگر هیچ وقت فرصت دیدار دوباره به دست نمی آید. از فکر نبودنش دردم می گیرد و نفسم را حبس می کنم، درد پایان چیزی که هنوز شروع هم نشده بود. مطمئنم که مامان در نهایت اجازه میدهد از اینترنت استفاده کنم و دوباره می توانیم چت کنیم، اما این کافی نیست. اگر بخواهم با خودم روراست باشم، باید بگویم قبول دارم که هیچ وقت هم قرار نبوده کافی باشد. می خواهم همه جوره با او باشم.
- حجم فایل : 36 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 261 ص