دانلود کتاب کان لم یکن اثر امیرعلی نبویان pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب کان لم یکن اثر امیرعلی نبویان pdf

خبر بیماری شاه بین مردم پیچیده است. و آن‌ها که از مبندازول شنیده‌اند آنچه اضافات فسفات در خون را می‌شورد و می‌برد گیاه‌خواری‌ست، همگی و هر کس به وسعش بادمجان به‌دست و کدوتنبل بر دوش جلوی در کاخ صف کشیده‌اند تا شاهنشاه برگزیده و محبوبشان را از این بلیه‌ای که بر ملت واقع شده، نجات دهند. وسط این جمعیت، یک پیرزن که تازه فهمیده «فسفر چیست و چرا؟» ناگهان از خود بی‌خود می‌شود و تربچه‌هایی را که آورده توی سر و صورت خود می‌کوبد و فغان می‌کند که «دریا! اولین عشق مرا بردی». شلوغ‌وپلوغ می‌شود

. اما خیلی زود با دخالت به موقع مأموران امنیتی به نام‌برده یادآوری می‌گردد که ایشان فقط قبل از تولد کینگ تام سر سه تا شوهر را بلعیده و مجموعاً پانزده شکم زاییده است و این با مفهوم عشق اول فاصلهٔ قابل‌توجهی دارد. سرانجام، پیرزن رضایت می‌دهد که با یک حساب سرانگشتی کمی منطقی‌تر و بی‌سروصداتر از قبل مویه کند که این برای حفظ آرامش و روحیهٔ مریض هم بهتر است. کمی آن‌طرف‌تر، چند نفری نیز دست‌وپای یک جوان برومند دل‌ازدست‌داده را با طناب سفت بسته‌اند، زیرا قصد کرده بود فی‌المجلس با گَزلیک شکم خود را سفره و امعا‌واحشای مورد نیاز اعلی‌حضرت را در طبق اخلاص سرو نماید.

هم‌اکنون اطرافیان سعی دارند با قیف یک ته‌استکان آبلیموی تازه ته حلقومش بچکانند تا بلکه اُوردز شاه‌دوستی‌اش بِبُرد و آرام بگیرد. اما او که برای رسیدن به این مرتبه از شوریدگی کلی زحمت کشیده و هزینه کرده است، کماکان تقلا می‌کند و مقاومت نشان می‌دهد. یک پیرمرد هم به‌رغم آنکه سه ستون از چهار ستون بدنش کاملاً فروریخته، قصد کرده به منظور همدردی با شاه در اعتراض به بلای نازل‌ شده، هفت‌ شبانه‌روز اعتصاب قضای «حاجت» کند و در اقدامی نمادین، نه فسفر و نه هیچ‌ یک از عناصر دیگر جدول مندلیف را دفع ننموده، همه را در خود تلنبار کند.

ولی حالا هفت دقیقه هم نشده به بسمل افتاده، جست‌و‌خیزهای محیرالعقول می‌کند و علیه خود و بانوان بی‌تقصیر خانواده‌اش الفاظ منافی‌ عفت عمومی به کار می برد. جماعت نیز، به منظور ممانعت از شکل‌گیری یک انفجار انتحاری نوآورانه، آفتابه را دستش می دهند و ضمن قدردانی از این همه ارادت ایشان به مقام شامخ سلطنت، نشانی نزدیک‌ترین موال را تقدیمش می‌کنند.