پیش نمایش
دانلود نمایشنامه غرب غم زده اثر مارتین مک دونا pdf
وَلین: خب من این جوریتو هیچ وقت ندیده بودم دیگه. وِلش: چون میام تو و به شماها میگم یه یارویی همین الان رفته خودشو کُشته، یه یارویی که شماها باهاش مدرسه میرفتین… یه یارویی که شماها باهاش بزرگ شدین…
یه یارویی که هیچ وقت هیچ حرفِ بدی پشت سرِ هیشکی نمیزد و هر روزِ زندگیش همهی تلاششو میکرد تا به این جامعه خدمت کنه… میام بهتون میگم خودشو کُشته، خودشو غرق کرده، که روشِ وحشتناکیه برا مردن، اونوقت شماها نه فقط به روی خودتون نمیآرین… بلکه بعدش شروع میکنین دعوا کردن با همدیگه سَرِ چیپس و اجاق!
وَلین: من به روم آوردم. وِلش: من متوجه نشدم به روت آوردی! وَلین: خیلی هم به روم آوردم. وِلش: خب من متوجه نشدم دیگه! وَلین: (مکث) ولی اجاقِ قشنگی نیست پدر؟ (وِلش سَرش را توی دستهایش میگیرد. وَلین سمت اجاق میرود.)
وَلین: تازه یه روزه که راه ش انداخته م. هنوز هم میشه بو کنی که چهقدر تمیزه. کلاً قدغنه کُلمَن دست بزنه بهش چون کُلمَن یه پِنی هم سهم نذاشت براش. (سه پنی را برمیدارد) سه پِنی پول داره، ولی سه پِنی خیلی برا خریدنِ یه اجاق کفایت نمیکنه. اصلاً کفایت نمیکنه. یه کم قبلتر این سه پِنی رو پَرت کرد تو سَرِ من، میفهمی؟
- حجم فایل : 13 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 88 ص