فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب آرتمیس اثر اندی وییر pdf
وقتی آرتمیس را طراحی میکردند، یک نفر گفت: «اگر توی راکتور انفجار اتفاق بیفتد چه میشود؟ هزار متر با شهر فاصله دارد؟ بد میشود؛ نه؟» چند تا بچه خرخوان هم اخم کردند و به این مسئله فکر کردند. بعد یکیشان گفت: «خوب… میشود یک مقدار خاک سر راهش گذاشت؟» به این یارو هم ترفيع دادند و هم به افتخارش رژه برگزار کردند. با جزئیات سرتان را درد نمیآورم، ولی منظورم را میفهمید دیگر. خاکریز از شهر در برابر انفجار احتمالی رآکتور حفاظت میکند. هرچند بدنهی شهر احتمالاً هیچ مشکلی برای این کار ندارد.
بحث بر سر ایمنی اضافی است. عجیب این که ما به حفاظت در برابر تابشهای خطرناکش احتیاج نداریم. اگر راکتورها نابود بشوند مهم نیست. شهر مثل چی در برابر این جور پرتوها حفاظت دارد. پای خاکریز نشستم و استراحت کردم. پیادهرویام طولانی بود و باید استراحت میکردم. سرم را توی کلاهم چرخاندم و پستانک بغل کلاه را گاز گرفتم و یک کم آب خوردم. سیستم تنظیم دمای لباس آب را هم برایم خنک میکرد. کلی پول بالای این لباس دادم. معلوم است که از این کارها میکند. لباس محشری بود؛ البته بهجز وقتهایی که گند میزد و آزمون ورودیام به صنف را خراب میکرد.
نعرهای کشیدم و مشغول بالا رفتن شدم. پنجمتر با زاویهی ۴۵ درجه. شاید چیز خاصی به نظر نیاید، خصوصاً توی گرانش ماه. ولی وقتی صد کیلو لباس فضایی داری و یک کولهی پنجاه کیلویی هم تجهیزات، باور کنید کار سختی میشود. نفسنفس میزدم و هنوهن میکردم و به زمین و زمان فحش میدادم تا از خاکریز بالا بروم. به نظرم چند تا فحش چارواداری جدید هم وسط راه ابداع کردم. خیلی مطمئن نیستم. مثلاً «جنماتوسگده» کلمه حساب میشود؟
- حجم فایل : 49 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 262 ص