فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب اعتراف اثر آر ال استاین pdf
سعی میکردم جلو لرزیدن بدنم را بگیرم. عاقبت صدایم بلند شد: «اما… آخر چرا؟ چرا ندی؟ چرا این کار را کردی؟» اتاق ساکت شد. می توانستم فقط صدای های های آرام تیلر را بشنوم و کوبش محکم قلب خودم را. سندی با صدایی که کمی از زمزمه بلندتر بود، جواب داد: «او زندگی ما را ویران می کرد. او زندگی همه ما را ویران می کرد. او بدتر و بدتر می شد. من… من این کار را برای همه کردم.» گفتم: «اما سندی…»
سندی عصبی وسط حرفم پرید: «همه ما می خواستیم آل بمیرد، مگر نه؟ او از همه ما متنفر بود… مگر نه؟ متنفر بودم که جلو ما قلدری می کرد. ما را مجبور می کرد کارهایی که نمی خواهیم انجام بدهیم. ما را وادار می کرد تا… تا… تا…» صدایش شکست. تیلر دوباره نالید: «حقیقت ندارد! حقیقت ندارد! حقیقت ندارد!» سندی آرام گفت: «متأسفم. متأسفم شما را عصبی کردم، اما متأسف نیستم که این کار را کردم. متأسف نیستم که او را کشته ام.» هیلاری را دیدم که از جلو پنجره برگشت.
او هنوز دست هایش را محکم دور خودش حلقه کرده بود. حالت صورتش عصبی بود. هیلاری نالید: «سندی، تو نباید این حرف را به ما میزدی.» چشم های ندی باز شد. او سرش را برگرداند و به هیلاری خیره شد: «ها؟ من فکر می کردم که….» هیلاری دوباره اصرار کرد: «تو نباید جلو ما اعتراف می کردی. تو نباید ما را بخشی از این ماجرا می کردی. این کار تو منصفانه نیست.» سندی چند قدم به سمت هیلاری جلو رفت.
- حجم فایل : 57 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 126 ص