فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب الدست اثر کریستوفر پائولینی pdf
ناسوادا همچنان که دو مردی را که در مقابلش ایستاده بودند نگاه می کرد بدون تلاش برای پنهان کردن بی قراری خود دست به سینه ایستاد. آن که سمت راست ایستاده بود گردنی چنان ضخیم داشت که باعث شده بود سرش را در راستای مساوی شانه هایش قرار دهد، و به او ظاهری لجباز و احمق بدهد. ابروان پرپشتش که به مانند صخره ای از موهای کرک شده بودند. تقریبا آن قدر بلند بودند که چشمانش را می پوشاندند – و لب های گوشت الودی که حتی هنگام صحبت کردن به مانند قارچ صورتی رنگی بودند این امر را تشدید می کردند.
اما ناسوادا بهتر می دانست که نباید به نگاه نفرت انگیز او اهمیتی دهد؛ مهم نبود که لبانش چقدر خشن بود، زبان شوخ طبعی داشت. تنها ویژگی بارز مرد دوم پوست روشنش بود که زیر آفتاب سخت سردا تیره نشده بود؛ حتی با وجودی که واردنها چند هفته بود که در آبرون، پایتخت، بودند، ناسوادا از رنگ پوستش حدس زد که آن مرد در مناطق شمالی امپراتوری به دنیا آمده است. او کلاهی پشمی را با طنابی محکم در دستانش می فشرد.
ناسوادا به او اشاره کرد و گفت: «تو، چندتا از مرغات رو کشت؟» – سیزده تا، بانو. ناسوادا رو به مرد زشت کرد و گفت: «عدد بد شانسیه، به هر شکلی بدشانسیه، آقای گمبل. به تو هم همين ثابت شده. تو به دو جرم دزدی و خراب کردن املاک دیگران متهمی و غرامت شون رو ندادی.» – من منکر نیستم. – من فقط موندم تو چطوری سیزده مرغ رو تو چهار روز خوردی. تو هیچ وقت سیر میشی، آقای گمبل؟
- حجم فایل : 132 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 839 ص