فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب بازداشتگاه متروک اثر آلی کنن Pdf
مرا باش، اگر کسی مرا ببیند، خیال می کند با درختها حرف میزنم! همین لحظه دیوارهای بلند و تیره ی آسایشگاه را می بینم. یک لحظه احساس می کنم به زمان گذشته برگشته ام و جلو رویم، یک بیمارستان پر از آدمهای دیوانه از زمین سبز شده. شاید خودم تو آشپزخانهی بیمارستان کار میکنم و برای مریض ها سبزی آب پز می کنم. سرم را بالا میکنم و به برج چهارگوش ساعت نگاه میکنم. عقربه هایش ساعت پنج دقیقه به سه را نشان میدهند. در اصلی محوطه با قفل دستی بسته شده و مثل دفعه ی قبل، همه جا خالی و متروک است. چشمم به پنجره های طبقه ی پایین می افتد و تنم میلرزد.
چیزی نمانده بود آنجا بمیرم. دوچرخه را هل می دهم زیر یک بوتهی تمشک، اما دیگر جرأت ندارم بروم آن طرف نرده. از سگها میترسم. خیال دارم اگر بهم حمله کنند، سوسیس های اوئن را پرت کنم جلوشان. چیزی نمانده بزدلی یقه ام را بگیرد و برگردم خانه، اما یاد مادر می افتم و فکر می کنم چقدر خوشحال می شود اگر تایسون را برایش پیدا کنم. لازم نیست وارد ساختمان اصلی بشوم، فقط چرخی دور محوطه می زنم، شاید سرنخی پیدا کنم. از لای نرده می خزم تو محوطه. دفعه ی قبل نفهمیدم اینجا چقدر بزرگ است: انواع ساختمان فرعی، انبار، خانه و دیوارهای ریخته. از جلو خانه های مخروبه، انبارهای بزرگ و چند کارگاه رد میشوم و از لای درهای پوسیده شان سرک می کشم تو.
کف بعضی از این ساختمانها سیمانی است و کف بعضیها به کلی علف گرفته. از پله های شکسته ای می روم پایین و وارد محوطه ی بزرگ و علف گرفته ای می شوم که حتما زمانی چمن بوده. رویم را برمی گردانم و به ساختمان اصلی نگاه می کنم. شکل s است، دودکشهای بلند و حیاط های نرده کشی شده ای دارد که درهای آهنی بزرگی دارند و بلندی بوته های خار و گزنه شان تا کمر آدم میرسد. با احتیاط قدم برمی دارم و تو پنج دقیقه ای که گذشته، یک موش دیدم که روی ناودان شکستهای نشسته، دو تا شاهین که بالای سرم چرخ می زنند و یک خرگوش فضول، که از روی یک شاخهی شکسته می پرد روی دیوار، از روی دیوار می پرد زمین و پابه پایم می آید.
- حجم فایل : 68 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 159 ص