فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب بدرود آناتولی اثر دیدو سوتیریو pdf
توی این دنیا اگر تا به حال متوجه نشده ای پس بدان همه اش بده بستان است. با یک دست میدهی با یک دست میگیری من هیچ وقت از کمک کردن به کسی دریغ نکرده ام، هیچ وقت هم از این کار پشیمان نیستم هر جا که میروم دوستانی دارم. گوش کن توی یکی از سفرهایم به زنی برخوردم او پیش من از شوهرش گله کرد من هم با او همدردی کردم. وقتی هم شوهرش را دیدم، با او هم همدردی کردم بالاخره به کمک من آنها آشتی کردند. یک بیک به من میگوید: شما گبرها چیزی نیستید مگر حیوان من هم جواب میدهم حق با شماست.
ما دو تا با هم معامله میکنیم او به من کمک میکند من هم به او. این وسطها بعضی اوقات یک امضاء از او می گیرم و جان یکی از این حیوانها را نجات می دهم. ملیدیس زنجیری دور انگشتاش تاب میداد و سوت میزد آن قدر که از خودش متشکر بود، اجازه نمیداد که من حرف بزنم. جنگ برای او یک معدن طلا بود و چه بهتر که هرگز تمام نشود. آدم نمی توانست از خودش نپرسد که چرا مردی قوی، خوش خوراک و خوش تیپ چهل و چند ساله ای مثل او شغل دلالی داشت. او گفت: برای پول درآوردن تنبلم ولی قلب مهربانی دارم باید پولدارهای یونانی قسطنطنیه را ببینی، باور نکردنی ست!
بشقابهای غذاخوری با روکش طلا! ولی وطن پرستی چی؟ فراموش کن. به هیچ چیز فکر نمیکنند مگر جیب شان مثلاً بولاکیس ۷۴ بزرگترین تأمین کننده موادی غذایی ارتش ترک حرامزاده حتی زیر شلواریش هم پر از طلاست. برای خودش یک شاه میداس ۳۵ دیگر است! به علت توجه به حرفها و تفسیرهایش متوجه نشدم که به خانه مورد نظرش رسیده ایم که می گفت داشتیم از توی حیاط پر از گل و شکوفه و دار و درخت رد میشدیم. با لحنی که انگار همه چیز به خودش تعلق دارد گفت گلهای قشنگی نیست؛ ها؟ درباره این قصر قشنگ چی فکر میکنی؟
حالا صبر کن تا زن وسوسه انگیزی را ببینی که توی این خانه زندگی می کند. چه عروسکی… جسور یک الهه واقعی. حیف که بچه ندارد تا ثروتش به آنها برسد تک و تنهاست. حالا می بینی این هم جزیی از کارم است. سخت است که پدرها را قاطی نکند این خانم که دوست من است این جا توی وان پر از شیر حمام میکند باید حمام اش را هم ببینی سنگ مرمر با صدف شیرهای آب همه با روکش طلا.
- حجم فایل : 62 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 291 ص