فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب بریت ماری اینجا بود اثر فردریک بکمن Pdf
معمولاً اینطور صدایش میکنند: «زن دوم.» اما بریت ماری هیچوقت نمیتوانست به زن دیگر کِنت چنین لقبی بدهد. شاید چون بریت ماری خودش میدانست که زن دوم بودن چه حسی دارد. راستش کِنت در همان روز مراسم خاکسپاری مادر بریت ماری طلاق گرفته بود، اما بچه های کِنت هیچ وقت اینطوری به قضیه نگاه نکردند. تا جایی که به دیوید و پرنیلا مربوط میشد، بریت ماری زن دوم بود، حالا فرقی نداشت چند کتاب داستان برایشان خوانده باشد و یا چقدر غذا پخته باشد. شاید کِنت هم او را اینطور میدید. فرقی نمیکرد چقدر برایش لباس شسته بود، شاید بریتماری هم خودش را زن اول نمیدانست.
بریت ماری در بالکن نشسته است و طلوع کسل کنندۀ صبحگاهی را بر فراز بورگ تماشا میکند؛ صبحهایش شبیه صبحهای ماه ژانویه است. خبری از خورشید نیست اما همه جا روشن است. نقاشی اِسوِن را هنوز محکم توی دستش گرفته است. اِسوِن نقاش ماهری نیست، به هیچوجه، و اگر بریتماری از طبیعت زیاد سر درآورد، آنوقت شاید از خط و خطوط و سایههای نامنظوم روی نقاشی ایراد بگیرد و بگوید که حتماً او را هم با همین چشم و اینقدر نامنظم میبیند. اما هر چه باشد باز اِسوِن او را میبیند. نمیتوان این قضیه را انکار کرد.
بریت ماری گوشی همراهش را برمیدارد و به دخترک ادارۀ کار زنگ میزند. دخترک با سرحالی جواب میدهد، همینجاست که بریت ماری میفهمد صدای پیغامگیر است. تصمیم میگیرد گوشی را قطع کند، چون پیغامگذاشتن برای پیغامگیر، مگر اینکه از طرف بیمارستان یا واحد موادمخدر باشد، کار درستی نیست. اما بنا به دلایلی قطع نمیکند؛ در عوض بعد از شنیدن صدای بوق مکث میکند و بالاخره میگوید: «بریت ماریام. یکی از بچههای تیم فوتبال تونست به هدف بزنه. فکر کردم واسهت جالب باشه.» وقتی گوشی را قطع میکند حس میکند کار احمقانهای انجام داده است. مسلماً دخترک هیچ علاقهای به این موضوع ندارد. اگر کِنت اینجا بود، حتماً مسخرهاش میکرد.
- حجم فایل : 106 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 303 ص