فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب بن در جهان اثر دوریس لسینگ Pdf
اول باید به فرانکفورت می رفتند و در آن جا هواپیما عوض می کردند. بن پشت سر الكس توی صف ایستاده بود و در یک دست گذرنامه و در دست دیگر ساک را نگهداشته بود. در فضای باز آفتاب مدیترانه روی جام های شیشه، اتومبیل ها، برگها و ابرها چشم را میزد. اما بن با این که عینک آفتابی زده بود، چشمهایش را کمی بسته بود و پوزخند میزد. جلوی پیشخان تحویل بار بن با خود گفت شاید دارم می روم خانه؟ آلکس کنارش بود و داشت می گفت که بن صندلی کنار پنجره می خواهد.
این دفعه که سوار شدند می دانست که در هواپیماست و در صندلی کنار پنجره و آلکس بغل دستش، می توانست آنچه را می دید با دیده هایش از هواپیمای کوچک بالای لندن مقایسه کنند. بعد ابرها هواپیما را در بر گرفتند و سفیدی درخشان چشمانش را آزار داد. چشمها را بست و به صندلی تکیه داد. آلکس گفت: «همه اش یک ساعت است، بن.» منظورش تا فرانکفورت بود. اما آن جا باز همه چیز تکرار شد: جمعیت، پله های برقی، نورهای شدید، راه رفتن در راهروها و بعد انتظار دم ورودی ها و کارت پرواز در دست.
کنار آلکس سلانه سلانه می رفت و پوزخند میزد. آلکس به این آدم افسرده نگاه می کرد و دستخوش تردید و دستپاچگی شد. میشد بزند روی شانه اش و بگوید: همه چی روبراهه، بن، حالا می بینی.» اما دیروز همین کار را کرده بود، همان طور که در آمریکا در دوستیهای مردانه رسم است و دیده بود آن چشمهای سبز در حدقه چرخیده و از خشم در جوش و خروش است و مشتهایش گره شده… آلکس نمی دانست چقدر نزدیک بود لای آن بازوهای کلفت له شود و آن دندانها در گردنش فرو برود. با این حال می دانست با لحظه خطرناکی روبرو شده.
خشم بن پرده سرخی پیش چشمانش کشیده بود و مشتهایش آماده قتل بود – فقط خودش این خطر را فرو نشانده و خودداری کرده بود. می دانست نباید به این خشم مجال بروز بدهد، اما وقتی آلکس این طور به شانه اش زده بود… از وقتی فهمیده بود پیرزن مرده و ریتا و جانستن غیبشان زده، ناخرسندی در دورنش ریشه دوانده و خشمش را روی هم انباشته بود. حیران بود که از درد نعره بکشد و فریاد کند، یا زنجیر پاره کند و یکی را بکشد.
- حجم فایل : 38 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 134 ص