فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب بچه های واگنی اثر گرترود چندلر وارنر pdf
دخترها با دیدن گوشت و سبزیجات کلی ذوق کردند. با چاقوی هنری گوشت را بریدند. بعد کتری را از آب آبشار پُر کردند و گوشت ها را ریختند توی آن و یک بشقاب کوچک هم به عنوان در روی کتری گذاشتند. هنری شروع کرد به آتش درست کردن چسی سبزیجات را پاک کرد در آبِ نَهر شست و گفت: «بعد از این که گوشت ها پختند، سبزیجات را هم میریزم تا کمی بپزد. خیلی زود وقتی آب جوش آمد بوی خوب غذا بلند شد. نگهبان نشست و به سمت غذا خیره شد. گرسنه بود؛ بو میکشید و یکسره پارس میکرد.
بچه ها نشستند دور اجاق و شیرونان خوردند. گهگاهی چسی با یک قاشق بزرگ غذا را هم می زد. هنری گفت: «غذای معرکه ای میشود بگذار همین طور بجوشد. حواست بهش باشد. شب که برگردم کمی نمک هم میخرم. فقط هر کاری می کنید به آتش دست نزنید.» وایولت به پارچ و قوری پر از آب اشاره کرد و گفت: «اینها را گذاشته ایم برای وقتی که بنی یا نگهبان به آتش دست زدند.»
هنری خندید و خوشحال راهی شهر شد دلش میخواست میماند خانه و عطر غذای روی آتش را بو میکشید اما فکر کرد که باید برود سر کار. دوباره برگشت به خانه ی دکتر مور و خیلی خوشحال شد وقتی دکتر گفت: «میخواهی گاراژ را تمیز کنی؟» گاراژ اصلاً وضع خوبی نداشت و دکتر مور خنده اش گرفت وقتی دید که هنری دنبال جارو میگردد. دکتر گفت: «تا تو این جا را تمیز میکنی من می روم بیرون.
- حجم فایل : 32 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 111 ص