فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب تالار گرگ اثر هیلاری منتل pdf
خیلی زود به جایی رسید که باید پولی به دست میآورد. میتوانست در حاشیهی رودخانه کاری پیدا کند. اما از این واهمه داشت که اگر دیده شود، والتر به کمک آدمهایی که برای یک نوشیدنی، دست به هر کاری میزنند، پیدایش کند. راهی که اول به ذهناش رسید، پنهان شدن توی یکی از قایقهایی بود که از دو بندر تیلبری و بارکینگ سفر خود را آغاز میکردند. بعد پشیمان شد و با خود گفت فرانسه کشوری است که در آن جنگ پیدا میشود. با چند نفری که حرف زد با بیگانگان خیلی زود أخت میشد همین عقیده را داشتند. بنابراین بندر دوور از همه بهتر است؛ راه افتاد.
رسمی وجود داشت: هرکس در بارگیری یک گاری کمک میکرد، میتوانست بر همان کاری سوار شود؛ گرچه اغلب ممکن نمیشد. این تجربه به او آموخت که بار زدن گاری، چه کار سختی است. آدم باید با یک کمد بزرگ روی دوش، راست پیش برود. کمترین لنگر برداشتن بار، هنگام عبور از دروازه، ممکن بود دشواریهای بسیاری در پیآورد. اسبها هم بودند. با اسب زندگی کرده بود و از اسبها هم میترسید. چون بعضی صبحها والترکه شب پیش همراه با دوستان خود، در نوشیدن زیاده روی نکرده بود، حرفهی دوم را پیش میگرفت: نعلبندی و آهنگری برای ساختن نعل.
چه به خاطر نفس بد بویش با صدای رعد آسایش یا طرز کار خشنش در پیش بردن کار، حتی اسبها که همیشه از نو شدن نعل خود، راضی هستند، دست و پای خود را میکشیدند، تن خود را میلرزاندند و از گرمای کوره میگریختند. ساق دستشان در دست والتر، سرشان را تکان میدادند و آرام نمیایستادند. کار من این بود که سر اسب را نگهدارم، با اسبها حرف بزنم و فاصلهی نرم میان دو گوش آنها را ناز کنم.
به اسبها میگفتم که چقدر مادرشان آنها را با نعل تازه دوست خواهد داشت. باید آرام با اسبها حرف میزدم و وعده میدادم که والتر خیلی زود کارش را تمام میکند. از یک روز پیش یا پیشتر، چیزی نخورده بود و بدنش هنوز خیلی درد میکرد. از هنگام رسیدن به دوور زخم بزرگ روی سرش جوشخورده بود. اطمینان داشت که اندامهای نرم درون بدن هم – کلیه، ریه و قلب – بهبود یافتهاند. به هر حال میدانست که مردم وقتی به او نگاه میکنند، میبینند صورت او هنوز زخمی است.
- حجم فایل : 144 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 867 ص