پیش نمایش
دانلود کتاب تخیل فعال اثر رابرت الکس جانسون pdf
شرکت کامل و همه جانبه، اصل تخیل فعال است. تمام چیزهایی که درباره تفاوت بین تخیلِ فعّال و خیال بافی منفعلانه گفتیم، در این مرحله به وضوح اهمیت پیدا میکنند. بسیار مهم است که در این تعامل به عنوان یک شریک کامل شرکت کنید. میتوان پیشنهادهایی ارائه کرد، کارهای تازهای انجام داد، سؤالاتی پرسید، بحث کرد و هر کاری که در یک تعامل مساوی میتوان انجام داد.
مهمترین جنبه این کار بروز احساساتتان و شرکت در این تجربه با تمام احساساتتان است. شخص باید احساس کند این اتفاق، واقعی و در حال اتفاق افتادن است؛ اگرچه بیشتر درونی است تا بیرونی. اگر خود را از آن جدا میبینید یا احساس میکنید، چیزی به جز یک خیال بافی نیست که شما در فاصله امنی در حال تماشا کردن آن هستید، هیچ تجربه واقعیای اتفاق نمیافتد.
اگر شخص با بخش احساسی وجودش در این تجربه شرکت نکند، این تجربه یک تخیل فعال واقعی نخواهد بود. مثال خوبی از بروز احساسات، مثل همان زنی است که خواب دیده بود دو شخصیت مردانه که شبیه برادر و شوهرش بودند، به او بیاعتنایی میکنند. وقتی او در تخیلِ فعّال به سراغ آنها رفت، چه نوع احساسی داشت؟ او عصبانی، آزرده و برآشفته بود؛ و واقعاً این احساسات را حس میکرد.
احساسات و عواطف او در تعاملی که با آن دو شخصیت درونی داشت، حاضر بودند و درنهایت به خاطر احساساتش بود که آنها به او پاسخ دادند. معمولا این سؤال مطرح میشود که آیا یک شخص تخیلِ فعّال را با استفاده از پاسخهای احساسی که بروز میدهد، انجام میدهد؟ اگر عکس العملهای طبیعی انسان به موقعیتی که در تخیل پدید آمده است، عصبانیت، ترس یا شادی زیاد باشد، اما هیچ کدام از این احساسات در فرد به وجود نیایند…
من میفهمم که آن فرد از آن حوادث کاملا جداست و فقط تماشاگری از فاصله دور است که به طور حقیقی در آن تجربه شرکت ندارد و آن را جدی نگرفته است. ما باید به طور کامل و تمام عیار در این تجربه شرکت کنیم. فقط یک نکته است که نباید از قلم بیفتد. ما نباید از منطقه مشارکت وارد منطقه کنترل شویم. ما نباید در تخیل فعال بر روی شخصیتهای درونی یا وقایع کنترل داشته کنیم.
ما باید به تخیل اجازه دهیم به هر کجا که میخواهد برود و به آن تجربه اجازه پیشروی دهیم، بدون اینکه تلاشی برای تعیین آنچه در ادامه اتفاق خواهد افتاد، آنچه گفته خواهد شد و آنچه انجام خواهد شد، داشته باشیم. گاهی اوقات درک تفاوت بین مشارکت کامل و تلاش برای کنترل دشوار است. شما میتوانید مقایسه خوبی با گفتو گوهایتان با شخصیتهای بیرونی انجام دهید.
وقتی شما در حال صحبت با کسی هستید، احترامی که برای آن شخص قائل هستید موجب میشود به او زمان مساوی اختصاص دهید. ما تلاش نمیکنیم گفتوگو را به تسخیر خود درآوریم، ما شخص مقابل را در جریان یکریز عقایدمان غرق نمیکنیم تا او فرصت بیان دیدگاه هایش را از دست بدهد. مشابه همین قوانین، رعایت ادب، احترام و حریمها درمورد گفتوگو با یک شهروند دنیای درونی نیز صادق است.
گاهی اوقات حرفی که شخصیت درونی میزند به نظر ابلهانه، ابتدایی و بیمعنی میرسد یا آنقدر شما را تحت فشار قرار میدهد که عصبانی میشوید. در این شرایط هم باز باید به او اجازه بدهید به صحبتش ادامه دهد. تلاش کنید برای یکبار هم که شده دست از کنترل بردارید؛ تلاش برای اینکه شخصیتهای درونی باهوش و بر طبق استانداردهای شما منطقی به نظر آیند را متوقف کنید و اجازه دهید هر چیز و هرکسی که هستند باشند
- حجم فایل : 22 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 135 ص