پیش نمایش
دانلود کتاب تقلبی رابرت کیوساکی اثر رابرت کیوساکی pdf
۳۰ نفر از ۳۰۰ نفر دانشجویی که در مراسم مقدماتی سمینار شرکت کرده بودند، برای دوره سه روزه ثبت نام کردند. مربی شخصی تأثیرگذار بود. او لباس معمولی ولی مرتب پوشیده بود. کروات نزده بود ولی کت اسپرت، شلوار و کفشهای او گران قیمت به نظر میآمد. به نظر من او شبیه یک سرمایه گذار واقعی املاک و مستغلات بود.
از هر کس که نظامی بوده میتوانید در مورد اهمیت ظاهر و موها بپرسید. اکثر پرسنل نظامی یونیفرم هایشان را با افتخار میپوشند. آنها مرتب و آراسته با کفشهای برق انداخته هستند. استادان دوره امبیای شبیه معلمها بودند. آنها موفق و خوشحال به نظر نمی آمدند. آنها ارزان، ژولیده و شلخته به نظر میآمدند. مربی املاک و مستغلات واقعی ما با اسلایدهایی از سرمایه گذاری های املاک واقعی و امور مالی و دارایی شروع کرد.
او موفقیتها و امور مالی و چالش هایی که بر آنها غلبه کرده بود را با ما در میان گذاشت. او همچنین داراییهایی که در آن پول از دست داده بود را به ما نشان داد و در مورد اشتباهاتی که مرتکب شده بود و چیزهایی که یاد گرفته بود میگفت. چطور این اشتباهات او را باهوشتر و ثروتمندتر کرده بود؟ او شفاف صحبت میکرد. او مقررات مالی و حسابداری شخصی خودش را به ما نشان داد. او به خاطر نیاز مالی تدریس نمیکرد.
اگرچه برای تدریس به او پول پرداخت میشد او به پول نیازی نداشت، او آنجا بود تا درس بدهد. سپس کلاس شروع شد. برای سه روز ما معاملات واقعی، مشکلات واقعی، چالشهای واقعی و کلاه برداران واقعی را که او در طول ۲۴ سال دوره کاری خود به عنوان سرمایه گذار واقعی املاک با آنها برخورد کرده بود، بررسی کردیم. او چیزهایی به ما یاد داد که اکثر سرمایه گذاران واقعی تازه کار نمی توانستند ببینند.
او به ما یاد داد که چطور با فروشندهها، بانکدارها و سرمایه گذارها در مورد پول صحبت میکند. روز آخر، او به ما یاد داد چطور برای معامله بدون پیش پرداخت، چانه زنی کنیم، سرمایه گذاری که او هیچ پولی از خودش در آن خرج نکرده بود. در پایان روز سوم کلاس، دیگر خیلی خسته شده بود. من فهم بهتری از این جمله پدر پولدار پیدا کرده بودم که میگفت «تو برای ثروتمند شدن نیاز به پول نداری.»
دو ساعت آخر به مرور سؤال پرسیدن و جواب دادن به سؤالها سپری شد. درست قبل از پایان کلاس مربی گفت: «خب حالا کلاس شروع شد.» دانشجویان سردرگم شدند و میخواستند بدانند چرا او در پایان کلاس گفته است که کلاس تازه شروع شده. مربی پاسخ داد: این کلاس موقعی شروع میشه که شما به دنیای واقعی وارد بشین. مأموریت شما پیدا کردن یکصد ملک با سرمایه گذاری بالقوه ظرف ۹۰ روز است.
تحلیل خود را از هر کدام از ۱۰۰ ملک روی یک برگه بنویسید. سپس تصمیم بگیرید کدام یک از اونها بهترین سرمایه گذاری است. لازم نیست چیزی بخرید. هنگامی که یک سرمایه گذاری بینقص پیدا کردید، شما انرژی و اشتیاق لازم برای خرید اون رو پیدا خواهید کرد، حتی اگر هیچ پولی ندارید. کلاس ۳۰ نفری به گروههای ۳ تا ۵ نفری تقسیم شد و همه قول دادند مأموریتشان را ظرف ۹۰ روز تکمیل کنند.
همان طور که حدس زدید زندگی واقعی من در مسیر پولدار شدن قرار گرفت. من انتظار داشتم فقط ۳ نفر از آن ۳۰ نفر مأموریت خود را تکمیل کنند که توضیحی است برای اینکه چرا ۱۰ درصد از جمعیت ثروتمند هستند و ۹۰ درصد دیگر نه. در پایان ۹۰ روز، من میدانستم کدام یک از ۱۰۰ ملک از همه بهتر است. آن ملک یک آپارتمان یک خوابه دارای حمام و دستشویی مشترک در ساحل جزیره «مائویی» بود.
سازنده ورشکسته شده بود و بانک پروژه را بسته بود. قیمت آن آپارتمان ۱۸ هزار دلار بود. تمام چیزی که من نیاز داشتم ۱۰ درصد بود، بانک بقیه پول آن را میداد. فوراً کارت اعتباریام را برداشتم و آن را ۱۸۰۰ دلار شارژ کردم. این آپارتمان «یک معامله با بدون هیچ پیش پرداخت» بود، زیرا ۱۰۰ درصد آن بدهی بود و جریان پولی آن مثبت ۲۵ دلار در ماه بود. این یک سرمایه گذاری با بازگشت نامحدود بود
- حجم فایل : 62 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 591 ص