فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب تنهایی اعداد اول اثر پائولو جوردانو pdf
این لحظه بهترین موقعیت بود تا آلیس دکتر جوان را برانداز کند. فابیو چهره زیبایی داشت. موهایی کوتاه و مجعد به رنگ قهوه ای روشن داشت و چشم هایش آبی بود. فابیو بالاخره در بطری را باز کرد و دست آلیس داد. زیر چشمی نگاهی به آلیس انداخت و به سمت پاویون رفت. آن روز آخرین بار فابیو آلیس را دم در ورودی بیمارستان دید. هوا تاریک شده بود و آلیس منتظر تاکسی ایستاده بود. فابیو صدایش زد: «آلیس»
آلیس برگشت. توقع شنیدن اسم کوچکش را از دکتر نداشت. خنده ملایمی کرد و سرش را پایین انداخت، فابیو نزدیک شد. «میتونم برسونمت دیروقته» «مرسی. میخوام تاکسی بگیرم» فابیو خندید و گفت: «فکر کن ماشین من تاکسیه قول میدم هیچ حرفی باهات نزنم!» آلیس سکوت کرد. فابیو ماشینش را کمی جلوتر از پارکینگ بیمارستان پارک کرده بود. با دست به محل پارک اشاره کرد و پشت سر آلیس راه افتاد.
هنوز به ماشین نرسیده بودند که فابیو پرسید: «پات صدمه دیده؟» آلیس یکهو ایستاد. از این که غافلگیر شده بود عصبانی شد. هیچ وقت دوست نداشت در مورد پایش توضیح بدهد. آخرین بار به ماتیا توضیح داده بود اما مثل اینکه این بار هم مجبور بود. با تبسمی از سر ناچاری، گفت: «بله. یه تصادف بود. سالها پیش.» «تصادف با ماشین؟!» «نه خیر. اسکی.»
فابیو که فکر میکرد با این حرف میتواند جایی در دل آلیس باز کند، گفت: «اوه… چه عالی. من عاشق اسکی ام.» آلیس بی تفاوت جواب داد: برعکس من از اسکی متنفرم. فابیو جا خورد. انتظار شنیدن چنین جمله ای را نداشت فکر میکرد آلیس هم حرفش را تأیید میکند و سر صحبت باز میشود اما تیرش به سنگ خورد.
- حجم فایل : 21 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 98 ص