فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب تنهای بزرگ اثر کریستین هانا Pdf
داخل کلیسا بزرگتر از آن بود که از بیرون دیده می شد. دیوارهای تختهای با مهرههای سفید و کفپوشی از درخت کاج. آنجا نیمکتی وجود نداشت. مردم در حالی که کنار هم ایستاده بودند، فضا را پر کرده بودند. مردی که لباس سفید و کت خزدار پوشیده بود، در مقابلش ایستاد. صورتش به کل در میان سبیل و ریش پنهان شده بود. تقریبا تمام کسانی که لنی در کانق دیده بود، آن جا بودند. او لارج مارج را دید که وسط خانم رودز و ناتالی ایستاده بود. همهی خانواده هارلند در حالی که به هم چسبیده بودند، در آن جا بودند. حتی پت دیوانه هم با آن قویی که در بغل گرفته بود، آن جا بود.
اما این ردیف اول بود که توجه او را به خود معطوف کرد. آقای والکر در کنار دختر زیبایی با موهای بلوند ایستاده بود که لنی احتمال داد او میتواند آلیسکا باشد. و در آن طرف، خویشاوندان والکر ایستاده بودند که تا به حال لنی آنها را ندیده بود. درست در سمت راست آنها یک نفر تنها ایستاده بود، آن متیو بود. کالهون مالوس، دوست پسر جنوا، با جابهجا کردن پاهایش، سنگینی وزن خود را تحمل میکرد. گویی نمیدانست که چهکار کند. اطراف چشمانش قرمز بود.
لنی سعی کرد توجه متیو را جلب کند. اما باز و بسته شدن درهای کلیسا و وزش سرما و برف به داخل مانع از آن می شد. او آنجا با شانههای خمیده و گونههای افتاده، ایستاده بود. صورت او در میان موهایش، که به نظر میرسید یک هفته است که آنها را نشسته، پوشیده شده بود. لنی خانواده خود را به طرف ردیف خالی دنبال کرد و پشت خانواده مد ارل ایستاد. مد ارل بلافاصله با بابا دست داد. لنی به متیو خیره شد، دلش میخواست که او نیز به لنی نگاه کند. او نمیدانست چه بگوید. شاید اصلا او نمیخواست چیزی بگوید و فقط دلش میخواست دستش را بگیرد.
- حجم فایل : 102 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 390 ص