دانلود کتاب جعبه دکمه ای گوئندی اثر استیون کینگ و ریچارد چیزمار pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب جعبه دکمه ای گوئندی اثر استیون کینگ و ریچارد چیزمار pdf

روز قبل از برنامه رقص با والتر دین، گوئندی کمی دیرتر از معمول از تخت خوابش بیرون می‌آید و متوجه می‌شود توفان شدید روز گذشته باعث شده آب برود توی زیرزمین. آقای پترسون می‌گوید: «همه جا خیس شده و بوی گند میده مطمئنی میخوای بری پایین؟» گوئندی سعی می‌کند وحشتش را مخفی کند. سرش را تکان می‌دهد و میگوید:

«باید به چندتا کتاب قدیمی سر بزنم و به لباس‌هایی که گذاشته بودم پایین که ببریم بندازیم تو ماشین» آقای پترسون شانه هایش را بالا می‌اندازد و نگاهش دوباره برمی‌گردد سمت تلویزیون کوچک روی پیشخوان آشپزخانه. «قبل رفتن حتماً کفش‌هات رو دربیار. راستی بهتره جلیقه نجات هم بپوشی.» قبل از آنکه پدرش بخواهد تغییر عقیده بدهد گوئندی می‌دود سمت زیرزمین و تا قوزک پا توی آب کثیف و متعفن فرو می‌رود.

آقای پترسون از صبح زود پمپ تخلیه آب را باز کرده و گوئندی می‌تواند صدای پت پتش را از گوشه زیرزمین بشنود، ولی تخلیه آن همه آب خیلی طول می‌کشد. از روی خط آب روی سنگ‌های زیرزمین حدس می‌زند سیلاب حداکثر شش سانتی متری جمع شده باشد. به سختی راهش را باز می‌کند سمت مخفیگاه جعبه دکمه‌ای و میز کار قدیمی را کنار می‌کشد. زانو می‌زند و دستش را فرو می‌کند توی آب کثیف.

دست خودش را نمی بیند، ولی سعی می‌کند سنگ را کنار بزند. انگشتانش می‌خورد به برزنت خیس جعبه. ساک را از مخفیگاهش می‌کشد بیرون و میگذاردش کنار. بعد سنگ را دوباره جا می‌دهد توی سوراخ دیوار تا وقتی آب پایین رفت پدر متوجهش نشود. دوباره می‌رود سراغ ساک تا دنبال جعبه و سکه‌ها بگردد ولی چیزی آنجا نیست. دست‌هایش را می‌برد زیر آب و ناامیدانه دنبال ساک می‌گردد ولی پیدایش نمی‌کند.

چشم‌هایش سیاهی می‌رود و ناگهان احساس منگی می‌کند. متوجه می‌شود یادش رفته نفس بکشد. دهانش را باز می‌کند و توده‌ای از هوای کثیف و متعفن زیرزمین را می‌کشد توی ریه هایش. مغزش و چشمانش فوراً باز می‌شود. به آرامی نفس دیگری می‌کشد و یک بار دیگر دستش را فرو می‌برد توی آب کثیف و این بار سمت دیگری را می‌گردد. انگشتانش می‌خورد به ساک. بلند می‌شود و شبیه وزنه برداری که می‌خواهد