فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب حال النور آلیفنت کاملا خوب است اثر گیل هانیمن pdf
پیش از آن که به این نگرانی بپردازم که وقتی رسیدگی به حساب های آخر ماه است، با خودم فکر کردم به سرعت به تارنماهای آرگوس و جان لوئیس سر بزنم که ببینم قیمت یک رایانه چند است. فکر کرده بودم می توانم آخر هفته به اداره بیایم و از یکی از رایانه ها استفاده کنم اما به شدت این خطر وجود داشت که کس دیگری هم اینجا باشد و بپرسد چه کار دارم می کنم. این کار غیرقانونی نبود اما نمی خواستم ناچار شوم به باب توضیح دهم چرا آخر هفته ها را سر کار بوده ام اما هنوز نتوانسته ام به تعداد زیادی از صورت حساب ها رسیدگی کنم. به علاوه، می توانستم در خانه با آن کارهای دیگری هم انجام بدهم؛ مثلاً می توانستم یکی از دستورهای غذا را برای اولین شامی که قرار است با هم بخوریم، تمرین کنم.
سال ها پیش، مامان به من گفته بود مردها عاشق رول سوسیس هستند. گفته بود راه ربودن قلب مردها، درست کردن رول سوسیس خانگی داغ با یک لایه خمیر و گوشت با کیفیت است. من سال هاست به جز پاستا چیز دیگری نپخته ام. هیچ وقت رول سوسیس درست نکرده ام. البته، فکر نمی کنم خیلی سخت باشد؛ فقط خمیر است و گوشتی که با آن پوشانده شده باشد. دستگاه را روشن کردم و رمز عبورم را وارد کردم اما صفحه بی حرکت ماند. رایانه را خاموش و روشن کردم و این بار، حتی تا مرحله ی وارد کردن رمز عبور هم پیش نرفت. عذاب آور بود. رفتم که لورتا، مسئول دفتر را ببینم.
او به توانایی های اجرایی خودش بیش از حد ایمان دارد و در اوقات بیکاری اش زیورآلات زشتی درست می کند و آن ها را به مردم احمق می فروشد. به او گفتم رایانه ام کار نمی کند و نتوانسته ام دنی را در بخش رایانه پیدا کنم.
بدون آن که سرش را از روی صفحه ی مانیتورش بلند کند، گفت: « دنی از اینجا رفته، الینور. حالا یکی دیگه به جاش اومده. ریموند گیبونز. یه ماهه اینجا کار می کنه. » این حرف را طوری زد که گویی من باید این را می دانستم. باز هم سرش را برنگرداند و نام کامل و تلفن او را روی یک کاغذ یادداشت پشت چسب دار نوشت و به من داد. گفتم: « خیلی ممنونم. مثل همیشه خیلی کمکم کردی، لورتا. » البته، او حرفم را کاملاً نشنیده گرفت.
- حجم فایل : 74 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 316 ص