فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب حقیقت اثر کالین هوور pdf
جرمی عکس چستین را بر روی سایر عکس هایی که قبلا تماشا کرده بود گذاشت و یکی از عکس های هارپر را برداشت: «هارپر معنی خاصی برای من داشت… گاهی اوقات احساس می کردم وریتی نمی تونه اونو مثل من درک کنه… میدونی، یه جورایی احساس می کردم که فقط خودم نیازهای اونو درک می کنم؛ متوجه می شی چی میگم؟ اون نمی تونست احساسات خودش رو بیان کنه اما من میدونستم که چه موضوعی اونو عصبانی می کنه یا چه کاری اونو خوشحال یا ناراحت می کنه… اون نمیتونست احساساتش رو به شیوه صحیح بیان کنه اما من همه اونا رو می فهمیدم.
اون تقریبا همیشه شاد و خوشحال بود… هارپر اولش علاقه ای به کرو نداشت یعنی یه جورایی نسبت به کرو بی تفاوت بود تا این که کرو سه یا چهارساله شد و از وقتی می تونست با هارپر بازی کنه روابط اونا هم تغییر کرد… از اون به بعد، هارپر و کرو همیشه با هم بودند. گاهی اوقات فکر می کنم قبل از اون کرو برای هارپر یه تیکه از مبلمان خونه بود!» جرمی همچنان با علاقه نسبت به فرزندانش صحبت می کرد. در نهایت یک عکس را برداشت که هر سه فرزندش در آن دیده می شدند. جرمی: «از وقتی که اونا رفتند، کرو در موردشون صحبت نمی کنه، اصلا در مورد اونا نپرسیده… حتی اسمشون رو هم به زبون نیاورده… حتی یه بار!»
این مسئله تو رو نگران می کنه؟» جرمی به من خیره شد و پس از یک آه عمیق گفت: «راستش نمیدونم باید نسبت به این موضوع نگران باشم یا این که خیالم آسوده باشه.» شاید هردو!» جرمی یکی از عکس های کرو و وریتی را برداشت، به لبخند کرو در عکس خیره شد و گفت: «چند ماہ کرو رو به جلسات درمانی با مشاور فرستادم اما تصور کردم که این کار یه جور یادآوری هفتگی اون دو رویداد ناگوار محسوب میشه بنابراین دیگه کرو رو به این جلسات نبردم. اگه وقتی کرو بزرگتر شد باز هم نشانه های اختلال روحی رو نشون داد، اون موقع درمان رو شروع می کنم تا مطمئن بشم حالش خوبه.» و خودت چی؟» جرمی با تعجب به من نگاه کرد و گفت: «خودم؟»
- حجم فایل : 65 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 258 ص