فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب خانه اسلید اثر دیوید میچل pdf
جوناه خوشحال به نظر می رسد: «نه، تو واقعا داری می میری. سیستم تنفسی ات. بدون ماهیچه ها. بهش فکر کن. این هم فاز مواد است؟» با وجود وحشتم، می فهمم حق با اوست. ریه هایم از کار افتاده. نمی توانم با دهانم نفس بکشم، یا خودم را خم کنم، یا هر کار دیگری جز روی زانو افتادن و به آرامی خفه شدن. به نظر می رسد این دوقلوها الان دیگر به من علاقه نداشته باشند. جوناه می گوید: «نطقم از تحسین خفه شده، خواهر» نورا می گوید: «بعد از صد سال چه اشکالی دارد یک دقیقه نطقت خفه شود.»
اگر آکادمی اسکار جایزه بهترین نیایش را داشت، تو برنده میشدی. واقعا شاهکار بود. کوبیست پست مدرن بود – بهترین نیایش های من در برابر این کم می آورند.» بله بله بله، ما نابغه ایم – ولی آن پلیسه چی؟ پس مانده هایش آنقدر اهمیت داشت که با این مهمان حرف بزند. و روزنه – خودبه خود ظاهر شد و باز شد. دختره تقریبا از جا پرید.» «اه، ولی از جا نپرید – و چرا؟ به خاطر اینکه کمند کوپید محکم دور گردنش بود. برای برآمدن از پسش، تاد کوزگریو نقش پرنیرنگ تری بود تا کلویی چتویند.
خودت هم قبول داری. وقتی این خوک کوچولو به جلب توجه مناسبی نیاز داشت، آن افسر پلیس تکه بریده ای از جگر خام را برایش انداخته بود.» این واژه ها در حالت عادی می توانست باعث شود خون بالا بیاورم، ولی در حال حاضر نگران بودم چقدر بدون اکسیژن می توانم زنده بمانم. سه دقیقه؟ نورا گرایر سرش را طوری می چرخاند انگار پیچی را توی سوراخی می پیچد. «برادر، طبق معمول داری نکته ای را فراموش می کنی. در هر روز افتتاح جدید این خبطها بدتر می شوند.»
- حجم فایل : 40 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 255 ص