پیش نمایش
دانلود کتاب خرد خاص و جذاب بودن اثر ژان شینودا بولن pdf
در کتاب «نزدیک به استخوان» که در مورد بیماریهای جدی است، من بیماری را که از مرضی سخت رنج میکشد و شخصیت و نیروهای مدافع روانش از او جدا شدهاند به «اینانا» مادر الهههای سومری که طبقه به طبقه و دروازه به دروازه به دنیای زیرین رفت، تشبیه کردم. من یک مریضی سخت را به رفتن روح به دنیای زیرین تشبیه میکنم، سفری به قلمروی هادس، سفری به ناخودآگاه و ناخودآگاه جمعی.
وقتی این پایین رفتن برای ما پیش میآید، ما با بدترین نوع ترس مواجه میشویم و ممکن است متوجه قسمتی از وجود خود و کهن الگوهای قدرتمندی شویم که آنها را به دست فراموشی سپردهایم و یا از آنها بریدهایم. در افسانه «اینانای فروتن» که ملکه زمین و بهشت بود، در این سفر، ناگاه با «اریشکیگالـ کهن الگویی که مانند سخمت و کالی میباشد، روبه رو شد. «اینانا» برهنه و خمیده از دالانهای کم ارتفاع میگذشت و به طرف پایین میرفت.
وقتی که از هفتمین در میگذشت، با «اریشکیگال» الهه بزرگ زیرزمین یا الهه مرگ سیاه روبه رو شد. «اریشکی گال» با یک ضربه محنت بار شمشیر، «اینانا» را کشت و جسد او را آویزان کرد تا بپوسد. بعد از سه روز وقتی اینانا بازنگشت، دوست صمیمی او «نینشیبور» برای کمک نزد اساطیر رفت که نتیجه آن، زنده شدن «اینانا و بازگشت دوباره او به دنیای بالایی بود. «اینانا» دیگر مثل گذشته نبود… (ص۱۷۲)
ویژگیهای اریشکی گال در او نفوذ کرده بود. دیوها و شیاطین از دامن او آویزان بودند و آمادگی آن را داشتند که هر کس را «اینانا» انتخاب میکند تسخیر کنند و به دنیای زیرین ببرند. بعد از مدتی کوتاه «اینانا» متوجه شد که چه کسی در نبودش سوگوار بوده است. او بود که تصمیم میگرفت که چه کسی با او در دنیای بالا مانده و چه کسی به دست دیوان سپرده شود. وقتی دیوان پرسیدند که «آیا میتوانیم نینشیبور را ببریم؟» اینینا پاسخ داد: «هرگز».
زیرا بدون کمک وی، من هیچگاه نمیتوانستم به دنیای بالایی برگردم. بعد پسر خود را دید که در سوگ او بود و اجازه نداد که دیوان او را با خود ببرند. سپس او به قصر بازگشت و دید که همسرش «دومازی» لباسهای زرینی به تن دارد و بر روی صندلی پادشاهی نشسته است و مشخص بود که او سوگوار «اینانا» نیست. او خشمگینانه انگشت خود را به طرف شوهرش نشانه گرفت، «او را ببرید!». (ص173)
زمانی که اینانا از جهان زیرین بازگشت، ملاقات با ارشکیگال او را به گونهای متحول کرده بود که زنان با روبه رو شدن با مرگ احتمالی خویش تغییر میکنند. بسیاری از این زنان به من گفتهاند: «سرطان درمان وابستگی من بود.» سرطان بحرانیت که موجب میشود نگاهی عمیق به دوستان بیعاطفه روابط ناشی از خودشیفتگی و فقدان زندگیشان بیافکنند و با خشم و وضوح عمل کنند
- حجم فایل : 59 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 349 ص