فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب دختر گم شده اثر آن ارسو pdf
خب زندگی تا ماه سپتامبر که دمای هوا پایین آمد و برگها شروع کردند به قرمز و نارنجی و زردشدن، به همین منوال پیش رفت. آیریس دیگر بعد از باشگاه شگفت انگیز به شکارچیان گنج نرفت، چون نمی خواست دوباره دیر کند؛ با این وجود همیشه نگاه می کرد ببیند تابلو تغییر کرده یا نه. (که نکرده بود.) آلیس هرکسی که بود، آقای جورج گرین هنوز او را پیدا نکرده بود. درنتیجه، همیشه وقتی لارک از کلاس هنر با یک عالم حرف درمورد فضای منفی و پرسپکتیو و تئوری رنگ برمی گشت، آیریس خانه بود (حتی با وجود آنکه لارک دیگر هرگز کلیدش را گم نکرد) و هیچ داستانی نداشت تا تعریف کند.
نه پرسپکتیو داشت، نه تئوری رنگ؛ همه چیز همان طوری خاکستری و درهم مانده بود و هرجا که می رفت، نمی توانست از این حس که او یک آدم اشتباه در جایی اشتباه است، فرار کند. کلاسش هم از این قاعده مستثنی نبود. وقت به اشتراک گذاری، روال خاص خودش را داشت. لارک اگر بود، متوجه آن می شد؛ لارک با آن همراه می شد و چیزی به آن اضافه می کرد. آیریس فقط می نشست و گوش می کرد. خانم شنوبی مهربان بود: هر روز برایشان کتاب می خواند و در خوانش مستقل به آنها اجازه می داد هر کتابی را دوست دارند، انتخاب کنند.
به آنها تمرین های ریاضی و آزمایش های علمی جالب میداد و جوری راجع به تاریخ حرف می زد که انگار یک ماجراجویی است. اگر فرصتش را داشت، احتمالا از درست کردن اتاق خانه عروسکی و دسته بندی کردن هدیه های کلاغها خوشش می آمد. به بیان دیگر، آیریس اشتباهی داخل این کلاس بود. شاید آیریس اگر داخل کلاس آقای هانت بود، مشکلی نداشت. میانه اش با گزارش های شفاهی بد نبود، خوشش می آمد به دیگران بگوید چیزها چه جوری اند. مشکلی با تمرین های ریاضی نداشت، دست کم منظم بود. اما لارک با آنها مشکل داشت.
- حجم فایل : 41 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 259 ص