دانلود کتاب در ستایش تاریکی اثر خورخه لوئیس بورخس Pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب در ستایش تاریکی اثر خورخه لوئیس بورخس Pdf

من به طرف او خم شدم و دوتایی، هم زمان باهم، شروع کردیم به حرف زدن. میدانم که هیچ کدام مان حقیقت را نگفتیم. لبخند کم رنگی چهره سال خورده اش را برافروخت. حس کردم که این لبخند، به نوعی انعکاس لبخند خودم است. او گفت: «ما به هم دروغ گفته ایم، چون حس میکنیم دو نفریم نه یک نفر. واقعیت این است که ما دو نفر، و درعین حال، یک نفریم.» کم کم این گفت وگو داشت آزارم می داد؛ و این را به او گفتم. بعد اضافه کردم: «و تو، آن جا در سال ۱۹۸۳ نمی خواهی چیزی درباره سال های باقی مانده عمرم، بگویی؟»

گفت: «چه می توانم به تو بگویم، بورخس بیچاره؟ ناکامی هایی که تا حالا بهشان عادت کرده ای، خودشان را تکرار می کنند. تو در این خانه، تک وتنها می مانی. به کتاب هایی دست میکشی که حروفی ندارند و به مدال یادبود سوئدنبورگ و سینی چوبی با نقش صلیب فدرال… کوری، تاریکی نیست؛ یک جور انزواست. تو به ایسلند برمیگردی.» گفتم: «ایسلند ایسلند احاطه شده در دریا!» او ادامه داد: «در رم، یک بار دیگر اشعار کیتس را می خوانی، که اسمش مثل اسم همه آدم ها نقشی بر آب بود.»

من هیچ وقت در رم نبوده ام.» کارهای دیگری هم هست. تو بهترین شعرمان را می نویسی؛ یک سوگنامه.» دهان باز کردم و گفتم: «برای مرگ » ولی نتوانستم خودم را راضی کنم که آن اسم را بگویم. او گفت: «نه. آن زن بیشتر از تو عمر می کند.» هر دو ساکت شدیم. آن وقت ادامه داد: «تو کتابی را می نویسی که مدتها آرزویش را داشتیم.