دانلود کتاب دوقلوهای یخی اثر اس کی ترماین pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب دوقلوهای یخی اثر اس کی ترماین pdf

نگاهی به بالا می‌اندازم. صورتش را می‌بینم. در آینه عقب ماشین، صورتی بدون احساس، بدون لبخند. «تقریباً رسیدیم، عزیزم!» این چیزی بود که از زمانی که از گلاسگو خارج شدیم می‌گفتم؛ در حقیقت. وقتی به گلاسگو رسیدیم. گمان کردم خیلی نزدیک هستیم. بر روی نقشه‌ی گوگل خیلی نزدیک به نظر می‌رسید. وسط‌های اسکاتلند بودیم، مگر نه؟ ببین، دیگر خیلی راهی نیست. فقط پنج‌ سانتی‌متر دیگر. اما عوض اینکه برسیم. همچون داستانی بی‌پایان که فرد غرغروی کسل‌کننده‌ای تعریف می‌کرد، جاده همچنان می‌رفت و می‌رفت و اکنون ما در وسط جاده‌ی ترسناک راناچ مور گم‌شده بودیم.

باید به خودم یادآوری می‌کردم که چرا اینجا هستم. دو روز پیش آنگس از پولی حرف زده بود که ما نداشتیم که بتوانیم با آن به اینورس پرواز کنیم و او آنجا به دنبالمان بیاید و بقیه کارهای حمل‌ونقل را به کسی بسپاریم که استخدام کرده بودیم. به‌این‌ترتیب کاری که اکنون انجام دادم یک‌جور تقلب به‌حساب می‌آمد. حسی در من می‌خواست که تمام مسیر را با کریستی و بیانی رانندگی کنم؛ و کسی هم باید می‌بود که ماشین را می‌آورد، چه حالا چه بعداً. به همین دلیل، به کریستی اصرار کردم و خواستم تمام سفر را خودم انجام دهم. از پایین‌ترین نقطه‌ی بریتانیا تا بالاترین آن و آنگس را در پارکینگی در اورنسی و در مناظر شاد توران ببینم.

اما اکنون پشیمان شده‌ام. خیلی طولانی و طاقت فرساست. راناچ مور همچون کاسه‌ای سبز و خاکستری تیره است، سرد و یخبندان. نهرهای کثیف و مرداب‌هایی قهوه ای‌ رنگ که خاک اسیدی را به دو قسمت تقسیم می‌کند. در بعضی قسمت‌ها نیز به نظر می‌رسید که مرداب‌های قهوه‌ای از هم پاره و دوباره به هم دوخته‌شده‌اند. در آینه، اول به کریستی سپس به خودم نگاهی می‌اندازم. من به‌راستی نمی‌خواهم این کار را انجام دهم، اما مجبورم. باید دوباره این مسیر را طی کنم، دوباره. باید بفهمم چه اتفاقی دارد برای کریستی می‌افتد و آیا این موضوع تصادفی است يا نه.