فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب زندگی با روان گسیختگی اثر ازمی ویجون وانگ pdf
قبل از این که روان پریشی واقعاً آغاز شود مثل تجربه ای که حین تماشای لوسی داشتم، احساسی درهم و آشفته به سراغم میآید که به من نهیب میزند. یک جای کار ایراد دارد. این ایراد فقط به احساسات عجیب و غریبی که درونم در حال جهش یافتن و شکل گرفتناند محدود نمی شود، بلکه درباره ی کل دنیای بیرونی من هم صادق است. چرا این طور شد و حالا من باید در این مورد چه کنم؟
در این مورد منظورم فقط روزمرگی نیست که لبریز از ساعاتی است که باید با بیقراری سپری شوند، بلکه منظورم آسمان، دیوارها، درختها، سگم، پنجره ها، پرده ها و کف خانه هم هست. چیزهایی که تمامشان بخش کوچکی از کل چیزهایی هستند که باید به آنها توجه کنم؛ ازجمله همه ی چیزهای انتزاعی و عینی. آن هم در شرایطی که تواناییام در مواجهه با آنها مدام در حال نقصان است.
هرچه بیشتر به جهان فکر میکنم، بیشتر به این مسئله پی میبرم که این جهان باید انسجام و معنایی داشته باشد که دیگر وجود ندارد یا اینکه دارد معنایش را به سرعت از دست میدهد؛ حال یا به این دلیل که در حال اتساع است و دارد از هم میگسلد یا به این دلیل که هرگز معنایی نداشته. چون ذهنم دیگر نمیتواند اجزای این دنیا را در کنار هم نگه دارد یا به احتمال بیشتر، تلفیقی درهم و آشفته از همه ی موارد بالا.
من فقط میتوانم یک قطعه یا قطعه ای دیگر را درک کنم حتی اگر آسمان ظاهراً به همان دنیایی تعلق داشته باشد که پرده ها دارند و سگی که وارد اتاق میشود برای من حکم یک شیء کاملاً جدید را دارد که با آن مواجه شده ام. مردم با همان بی قیدی درباره ی راحتی و آرامش دیوانه بودن مینویسند که درباره ی راحتی شادمانه ی ناتوانی رشدی حرف میزنند اما من در همین فضای آستانه ای آن قدر هوشیار هستم که بفهمم یک جای کار ایراد دارد.
چیزی ایراد دارد و یک ایراد تمام عیار هم هست. بعد از این مرحلهی ابتدایی، به حالتی از هستی می رسم که تقریباً تحمل ناپذیر است. لحظه ی انتقال از یک مرحله به مرحله ی دیگر معمولاً واضح و پرحدت است. سر برمیگردانم و ظرف یک لحظه متوجه میشوم که جای همکارانم را روباتها گرفته اند.
- حجم فایل : 52 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 203 ص