فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب زندگی به سبک آنی اثر کریستین ماهنی pdf
چهار دلیل زود بلند شدن از سر ناهار امروز ١. کافه تریا بوی گند ماهی سوخاری می داد و داشت حالم را به هم میزد. ٢. امیلیا همه اش ورور می کرد که توی نوبت بعدی اش روی ناخنش آبنبات بکشد یا آدم برفی و آن هم داشت حالم را به هم می زد. ٣. زرا مشغول نوشتن فهرست آرزوهای تولدش بود تا برای بابابزرگ و مامان بزرگش بفرستد. (سفر زمستانی اش به جامائیکا برای دیدن بابابزرگ و مامان بزرگش نزدیک است و مامان بزرگش برای کادو ایده می خواهد؛ چون برای تولدش پیش آنها خواهد بود.) ۴. باید به کتابخانه می رفتم و دنبال آخرین کتابی که مامان گفته بود، آهنگ دیسی، می گشتم.
پنج نفری که بعد از رسیدن به کتابخانه دیدم .. خانم اوتیس (کتابدار) به آرامی پشت کامپیوترش تایپ می کرد. ۲ تا ۴. سه تا از پسرهای کلاس ششمی که انتهای سالن پچ پچ می کردند. (دوتا از آنها را که اسمشان لیوئل و جیمز است، می شناختم؛ چون سوار اتوبوس من می شوند و اسمشان سر زبان بقیه بچه ها است. بچه سومی را نمیشناختم؛ شک ندارم هیچ کدام اسم من را نمی دانستند.) ۵. کیت کتاب ها را توی طبقه زندگی نامه می گذاشت. سه جمله ای که کیت بعد از دیدنم، خواست آرام بگوید
١. پیس، پیس! آهای آنی! ۲. آمدهای وقت بگذرانی یا کتاب می خواهی؟ (جواب: راستش، هر دو.) ٣. چه کتابی؟ همان لحظه، خانم اوتیس سرش را از روی کامپیوتر بلند کرد. سمت کیت برگشتم و گفتم دنبال کتاب آهنگ دیسی می گردم. گفت: «نویسنده ش سينتيا ويته. برو نگاهی توی بخش «و» بنداز» دو چیزی که توی قسمتی که کیت بهش اشاره می کرد، دیدم .. قفسه بلندی که رویش برچسب ل – و بود. ۲. سه تا پسر کلاس ششمی درست جلویش ایستاده بودند.
- حجم فایل : 30 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 161 ص