دانلود کتاب سقوط پادشاهان اثر دیوید گمل و استلا گمل pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب سقوط پادشاهان اثر دیوید گمل و استلا گمل pdf

سربازان به تدریج گرد آمدند. بی صدا ایستادند و منتظر فوران خون شدند. مادامی که دو نفر از آنها دخترک را نگه داشته بودند، آتیوس کاردی بلند و خمیده را بیرون کشید و سرودی در نام پوزیدون را آغاز کرد. آواز با صدای سپاهیان ادامه یافت، هزاران مرد، صدایشان همانند رعد می غرید. آتیوس به سمت قربانگاه چرخید، کارد بالا رفته. سپس اتفاقی چنان غیرمنتظره و مضحک روی داد که صدای خنده به هوا رفت. یک کوزه ی گلی از روی جمعیت به پرواز درآمد.

به سر یک سرباز خورد، بعد کمانه کرد و روی بدن کشیش تکه تکه شد و مایعی بدبو سر تا پایش را آلوده کرد. آتیوس که دستش هنوز بالا بود، هول زده بی حرکت ماند. نگاهی به ردای خیسش انداخت. آگاممنون خشمگین بود. جمعیت را به دنبال خاطی به دقت از زیر نظر گذراند. مصمم بود زنده زنده پوستش را بکند. سپس کوزه ای دیگر در میان تماشاچیان خُرد شد. حرکتی در هوا به چشم آگاممنون خورد و او چندین شیئی کوچک و سیاه را دید که از آسمان فرومی افتادند.

آنها از میان غبار پشت کشتی های لنگر انداخته پرتاب میشدند. یکی از این پرتابه ها به آتش برخورد کرد. آنچه به دنبال آمد وحشتناک بود. توپ گلی منفجر شد، شعله ها را میان جمعیت افشاند و پوست و لباس را به آتش کشید. انبوه مردان وحشت کردند و به طرف تپه های بلند گریختند، یکی از آنها که نیمتنه اش میسوخت به کشیش آتیوس برخورد کرد.