فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب سکوت قبرستان اثر آرنالدور ایندیرداسون pdf
ارلندور بعد از بیرون آمدن از سفارت پیش اوا لیند رفت. مدتی کنار او نشست و فکر کرد تا ببیند راجع به چه موضوعی با اوا لیند صحبت کند. هیچ نمی دانست که به او چه بگوید. چند بار تلاش بی نتیجه کرد. از زمانی که دکتر گفته بود حرف زدن با دخترش به او کمک می کند، مرتب با خودش تکرار کرده بود که چه بگوید اما هنوز به نتیجه ای نرسیده بود. می خواست راجع به هوا صحبت کند اما خیلی زود پشیمان شده بود. بعد شروع به توصیف سیگوردور اولی کرده بود. به دخترش گفت که تازگی ها سیگوردور اولی خیلی خسته به نظر می رسد.
اما چیز بیشتری نبود که بخواهد تعریف کند. سعی کرد چیزی راجع به الینبورگ پیدا کند و بگوید اما از گفتن منصرف شد. سپس راجع به نامزد بنجامین به او گفت و گفت که به نظر می رسید خودش را غرق کرده باشد. راجع به نامه های عاشقانه ای هم که زیرزمین تاجر پیدا کرده بود، حرف زد. به اوا لیند گفت که مادرش را دیده که کنارش نشسته بوده. سپس سکوت کرد. یک بار، وقتی اوا لیند به دیدن او رفته بود، ازش پرسیده بود: «تو و مامان چتونه؟ چرا با هم حرف نمی زنید؟»
سیندری اسنائر هم با او آمده بود اما خیلی نماند. وقتی هوا تاریک شد از آنجا رفت و آن دو را با هم تنها گذاشت. ماه دسامبر بود و از رادیو آهنگ کریسمس پخش می شد. ارلندور رادیو را خاموش کرد و اوا لیند دوباره روشنش کرد و گفت که می خواهد به آن گوش دهد. او چند ماهه باردار بود و طبق معمول وقتی کنار پدرش می نشست راجع به خانواده ای که نداشت، صحبت می کرد.
- حجم فایل : 46 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 323 ص