دانلود کتاب شاهکار اثر امیل زولا pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب شاهکار اثر امیل زولا pdf

ماهودو در حالی که اجاق را پُر می کرد به درد دل ادامه داد: «خب، میخواهی حرفم را باور کن میخواهی نکن، اما وقتی کسی دارد تقریباً از گشنگی تلف میشود دیگر ساکت ماندنش ناخوشایند نیست. بله، آدم در سکوت سست و کرخت میشود. سکوت لفافی درونی است که مالش رفتن دل را تسکین میدهد. آه که از دست این شن! راستش خیال نمی کنم تصوری از طبع دهقانی این آدم داشته باشی.

وقتی آخرین پشیزش را خرج کرد بی آنکه پولی را که از نقاشی کردن انتظار داشت در بیاورد به یک کسب و کار خرده پا رو کرد که قرار بود کمک خرج او باشد تا تحصیلاتش را تمام کند. یارو خیلی تیز است نه؟ و حالا گوش کن ببین طرحش چه بود. میدانی برای طرف مقداری روغن زیتون از سن فیرمن، ده زادگاهش فرستاده بودند و بعد او هم خیابانها را از پاشنه پا در کرد و میان خانواده های مرفهی که از پرووانس به پاریس آمده بودند بازاری برای زیتونش پیدا کرد.

اما بدبختانه این کسب و کار هم چندان دوام نیاورد و این بابا هم قدرتی خدا چنان غول بیشاخ و دمی است که همه از هر طرف در خروجی را به او نشان میدادند! و این جوری شد که یک بستو روغن زیتون روی دست ما مانده بود که هیچ کس نمی خریدش. اما خب، ما با همین یک بستو روغن گذران کردیم، بله روزهایی که نانی به چنگمان می افتاد آن را در روغن ترید میکردیم.» سپس به پستویی که در گوشه ی مغازه قرار داشت اشاره کرد.

مقداری روغن از بستو بیرون ریخته بود و دیوار و کف مغازه از لکه های بزرگ چرب و چیل سیاه شده بود. کلود بنای خنده را گذاشت. آه بدکردار، چقدر نومید کننده بود. چه طور میتوانست به آدمهایی سخت بگیرد که این طور خُرد میشدند؟ بنای قدم زدن در کارگاه را گذاشت و این بار از دیدن مدل هایی که به سبب امتیازدهی به ذوق و سلیقه ی طبقه ی متوسط ضعیف و سست از کار درآمده بودند هیچ احساس رنجیدگی نکرد.

حتی نسبت به آن پیکره ی بالاتنه زشت و زننده احساس مدارا و چشم پوشی میکرد. اما ناگهان به یک کپی از کارهای شن برخورد که او از روی اثری از مانتن یا در لوور طرح زده بود و با همه ی خشکی که داشت به طرز حیرت آوری دقیق و درست بود. کلود زمزمه کرد: «هوم این یکی کم و بیش تازه و اصیل است تا به حال هیچ کاری بهتر از این نکرده. شاید تنها عیبش این باشد که قرنها دیر به دنیا آمده است.»