دانلود کتاب شبح شاه اثر دیوید گمل pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب شبح شاه اثر دیوید گمل pdf

همین طور که تیورو، لاتیا و پراساماكوس از روی توری طلایی بالا می رفتند. جنگجوی مه به موقع برگشت تا ضربه یک شمشیر خاکستری را دفع کند و نیزه اش را در گلوی مهاجم فرو کرد. سایه های بیشتری به طرف حلقه هجوم آوردند. کالین از روی تور سیمی جست زد، اما کاردی سرد شانه اش را شکافت. همچنان که اعضاء بدنش قدرت خود را از دست می دادند، یک کلمه را فریاد کشید. نوری طلایی حلقه را پر کرد و سایه های کشنده را عقب راند.

نور طلایی، به درخشش آفتاب ظهر، کور کننده بود. هنگامی که نور محو شد، حلقه خالی بود، توری طلایی ناپدید شده بود و زمین از درون می سوخت. کالین در حلقه ای از سنگهای شکسته در دامنه تپه ای بلند مشرف بر یک قلعه رومي متروک بیدار شد. نشست و نفسهای عمیق کشید تا این که کرخي غير زمینی از دستها و پاهایش بیرون رفت. قسمتی از قلعه زیر پایش فرو ریخته بود و در نزدیکی آن با سنگهای باقیمانده از ساختمان خرابه چندین کلبه ساخته بودند.

کالین نگاهی به آسمان انداخت؛ یک تک ماه آنجا معلق بود. آسمان صاف بود و او با دقت به ستاره ها نگاه کرد. هنوز در بریتانیا بود. با صدای بلند لعنت فرستاد. نوری در طرف چپ درخشید و کالین نیزه اش را کشید و منتظر ماند. میدهیلین ظاهر شد. افسونگر گفت: «اوه، تو هستی. پسره کجاست؟» رفته دنبال شمشیر پدرش.» «تنها؟» «نه، یک دختر و یک معلول باهاشن.» میدهیلین گفت: «عالیه.» کالین از جایش برخاست. «از مردن که بهتره.»