فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب صومعه درخت پرتقال اثر سامانتا شنن pdf
لایا کنار نیکلیس نشست. «چند خدمه دیگه رو هم درمان کن و اون وقت ممکنه بهت گوشت پخته بدن. و یه جای بهتری هم برای خواب در اختیارت بذارن.» – میدونی احتمال اینکه یکیشون رو بکشم خیلی بیشتره. توی کالبدشناسی مدرک دارم؛ اما نمیشه بهم گفت استاد جراح. زن قدری از شنلش را روی او انداخت و گفت: «بهت پیشنهاد میکنم جور دیگه ای تظاهر کنی. بیا. گرمت میکنه.» ممنونم.» لبخندی شرمگین زد و خود را به زن نزدیک تر کرد.
«لطفا حواس منو پرت کن تا نفهمم چی دارم می خورم. بهم بگو چی شد که با سلطانه طلایی همراه شدی.» حینی که داشت دانه های برنج تمیز را از آنهایی که به خون آغشته شده بود جدا می کرد، زن داستان زندگی اش را بازگو کرد. لایا در شهر زیبای کومنگا به دنیا آمده بود که به خاطر فرهنگستان ها، شراب خورشیدی و آب های زلالش معروف بود. در کودکی او تشنه کسب تمام دانشی بود که دنیا در چنته داشت و این علاقه از سمت پدرش که یک کاشف بود تشدید می شد، به همین دلیل چندین زبان را آموخت.
گفت: «یه روز اون به شرق رفت و قصد داشت اولین مرد جنوبی ای باشه که بعد از قرنها پا به درون اون کشور گذاشته. البته واضحه که هیچوقت برنگشت. هیچ کس برنمیگرده. چند سال بعد من به دزدهای دریایی دریای کارمنتوم پول دادم تا منو از آبیز رد کنن و بتونم پدرم رو پیدا کنم. یکی از کشتی های همین ناوگان بهمون حمله کرد. همه رو کشتن؛ اما من به زبون لاكوسترینی طلب بخشش می کردم و این کاپیتان رو شگفت زده کرد. منو پیش سلطانه طلایی آورد و من شدم مترجم اون. یا باید مترجمش میشدم، یا اینکه اعدام می شدم.» باران از گونه هایش به پایین می لغزید. – چند وقته که براش کار میکنی؟
- حجم فایل : 162 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 1110 ص