دانلود کتاب عشق در یک کلیک اثر رینبو راول pdf

فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.

دانلود کتاب عشق در یک کلیک اثر رینبو راول pdf

آن شب وقتی لینکلن داشت تیونر پرینتر نزدیک میز ویراستار را عوض می‌کرد، صدای یکی از ویراستارها را شنید که داشت درباره‌ی ارقامی که داخل یک گزارش اشتباه نوشته شده بود، بحث می‌کرد. پسر در حالی که داشت یک ماشین حساب را با کلافگی پرت می‌کرد گفت «اگه رشته‌ی روزنامه نگاری واحد ریاضی داشت حتماً می‌فهمیدم.» لینکلن آن را برداشت و پیشنهاد کرد در بررسی محاسبات کمک کند.

ویراستار فرعی، چاک به قدری خوشحال و سپاسگزار بود که لینکلن را دعوت کرد تا با چند نفر از بچه‌های تیم ویراستار بعد از کار بیرون بروند. آنها به باری در آن طرف رودخانه رفتند. بارها در ایالت آیووا تا ساعت دو صبح باز هستند. لینکلن با خود فکر کرد منو ببین، اومدم بیرون، با مردم. با آدمهای جدید. او حتی با چند تا از پسرها قرار گذاشت که روز بعد گلف بازی کند.

چاک به لینکلن گفت که ویراستارهای فرعی تمام کارها را باهم انجام می‌دهند؛ چون ساعت‌های کاری مزخرف اجازه نمیدن با آدم‌های معمولی آشنا بشیم؛ و یک ویراستار دیگر هم گفت: «وقتی می‌فهمی که زنت با یکی که توی کلیسا باهاش آشنا شده، با همدیگه‌ان.» ویراستارهای فرعی آبجوی ارزان نوشیدند و تقریباً نسبت به همه چیز عصبانی به نظر می‌رسیدند؛ اما لینکلن با آنها احساس راحتی می‌کرد.

همه‌ی آنها زیاد مطالعه می‌کردند، زیاد تلویزیون تماشا می‌کردند و درباره‌ی فیلمها طوری بحث می‌کردند که انگار واقعاً اتفاق افتاده اند. داخل بار، کوچولوی موطلایی، امیلی، کنار لینکلن نشست و سعی کرد وادارش کند تا درباره ی جنگ ستارگان با او حرف بزند؛ که مؤثر واقع شد.