فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب عشق و جنایت در سیسیل اثر لوئیجی کاپوانا pdf
« بله، این چنین است که بیش تر اوقات بی گناه را به اشتباه محکوم می کنند؟ » « به عمد که چنین نمی کنند. بشر به هر حال گاهی اشتباه می کند؛ طبیعی است. ولی در این قضیه اشتباهی در کار نیست. روکو مرد شریفی بود. البته زیاد از حد وِر می زد، زن باز هم بود، ولی از وقتی ازدواج کرده بود دیگر… گاهی فقط از روی شوخی چیزی از خود در می آورد و تعریف می کرد. خود همسر کازاچو به قاضی گفته است: چند وقت پیش باز دور و بر من می گشت. دست از سرم برنمی داشت. وقتی فرصت مناسبی پیش نمی آمد تا شخصا با خود من حرف بزند، آن وقت پیغام می فرستاد.
من هم در جواب او می گفتم: به نظرم دیوانه شده اید. من هرگز به شوهر خودم خیانت نخواهم کرد. من زنی فقیر، ولی نجیب هستم. بعد دیگر آرام گرفت. شوهر من هم وضعیت را درک کرده بود. دیگر تهدیدش نمی کرد. بار دیگر با هم رفیق شده بودند. `» « گفتید که آرام گرفته بود `؟ » « آیا زن راست گفته است؟ شاید می خواسته بدین نحو برای خود و شوهرش دلیلِ بی گناهی بتراشد. » مارکی زیرلب زمزمه کرد: « آرام گرفته بود! »
از جای خود برخاست، چشمانش را تیز کرده بود. به سختی نفس می کشید، گویی هوای اتاق برایش کافی نبود. ابتدا کرکره ها را باز کرد و بعد در بالکن را چهارتاق گشود و سر به بالکن برد. دون آکویلانته نیز به او ملحق شد. از پشت قطعات ابر که باد پیش می راندشان چنان می نمود که انگار ماه در آسمان دویدن گرفته است. در نور مهتاب برج های ناقوس کلیساها و توده قهوه ای رنگ خانه های روی تپه به وضوح دیده می شدند.
در آن سکوت مطلق ناگهان فریادی به گوش رسید، صدایی دورگه ناسزاگویان فریاد می کشید: « لعنت بر خانه روکاوردینا، انشاءالله به نکبت بیفتید. لعنت به خانه کریزانتی! »
- حجم فایل : 59 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 322