فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب عشق و رویا اثر الکساندر دوما pdf
پیرزنی به بچه ی کوچکش که قبل از طلوع سپیده بیدار شده بود و گریه می کرد، می گفت: «ای گرگ زاده، خفه شو، بخواب. والا تو را از خانه بیرون میکنم تا شب را در کوچه بمانی» این پیرزن تاتار دایهی املت بود و بیک جوان خانه ی او را در نزدیکی قصر خود بنا کرده بود. در فصل اول کتاب ذکری از این پیرزن به میان آمد که با چشمان پرمهر و محبت به بازی و تیراندازی املت مینگریست. منزلی که میخواهیم آن را توصیف کنیم، دارای دو اتاق پاکیزه است که با قالی های قشنگ مفروش شده و بام مسطحی دارد.
جعبههایی در کنار اتاق گذاشتهاند و بر روی آنها تختخواب و لحافهای پَر که در نزد تاتارها از لوازم و اثاث خانه است، جای دادهاند. تخته های چوبی به دیوار نصب شده و روی آنها ظروف و بشقابهای مخصوص پلو، که مانند نقره میدرخشند، گذاشته شده است. قیافه پیرزن، خود دلیلی کافی برای بدخلقی و ترشرویی همیشگی او بود. این بدخلقی همیشگی ثمره ی تلخ زندگی در تنهایی است. از صبح تا شام، یک ریز به پسر کوچکش لندلند میکرد و زیر لب حرف میزد و میگفت:
«خفه شو، وگرنه تو را به شیطان می دهم… اینهاش… صدای پایش را روی بام شنیدی؟… بین آمده در میزند که تو را ببرد…». شب تیره و تار است. باران چون سیل فرو میبارد. گویی بر پشت بام و شیشه ها شلاق میزند. باد نیز در دودکشهای بخاری میپیچد و زوزه میکشد و چنین به نظر می آید که با صدای نالان و حزن انگیزی با ریزش اشکهای طبیعت همنوایی میکند. بچه کوچک آرام گرفت…
چشمهای درشت سیاهش را باز کرد و با واهمه و ترس به صداهای ترسناک طوفان و باد گوش فرا داد. اما صدای مهیبتری بر این هیاهو اضافه شد. سه ساعت از نیمه شب گذشته است و حالا دیگر نوبت تشویش و اضطراب پیرزن است. سگ پیر و باوفایش سر را از روی دستهای خود برداشت و شروع به پارس کردن نمود. باز در را کوفتند. صدای بیگانه ای با لحنی غضب آلود گفت: «آخر در را باز میکنی یا نه؟»
پیرزن هراسناک دستها را به سوی آسمان بلند کرد و نام خدا را بر زبان آورد. بعد بچه را ساکت کرد و گفت: «در این نیمه شب؟ هیچ کس در این ساعت به جایی نمیرود. اگر شیطان هستی، برو به خانه ی همسایه و راه دوزخ را به او نشان بده، برای اینکه وقت آن است که ما را راحت بگذارد. اگر اتفاقاً با پسرم کار داری اینجا نیست و رفته نزد املت بیک و مرا هم همه میدانند که املت بیک آزاد کرده است.
- حجم فایل : 50 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 203 ص