فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب فرسنگ ها راهی که باید رفت اثر برایان تریسی pdf
به جز کمی وسایل پانسمان و یک جعبه آسپرین، هیچ وسیله درمانی دیگری نداشتیم، زیرا فکر میکردیم وضع سلامتیمان آنقدر خوب است که نباید نگران بیماری، اسهال یا حتی درد شدید باشیم. من و جف دوره کمکهای اولیه را گذرانده بودیم اما برای این نوع بیماری اصلاً آمادگی نداشتیم. تنها راه حل رسیدن هرچه سریعتر به فیگوئی بود و امید به اینکه یک پزشک بتواند دارویی به او بدهد.
اما تا فیگوئی هنوز چند ساعت راه بود و نمی توانستیم بدون خوردن غذا و با این خستگی به راهمان ادامه دهیم. سعی کردیم چراغ نفتیمان را در یک راه آب کوچک بگذاریم اما باد از هر طرف میوزید و شن در غذایمان میریخت و آتش چراغ را خاموش میکرد. سرانجام آن غذای رقیق و بی مزه را سرد خوردیم. خسته و غرق در عرق و کثیفی شام سردمان را خوردیم و برای باب در عقب ماشین جایی درست کردیم و به راهمان ادامه دادیم.
شب خیلی بدی بود. همگی داشتیم از خستگی میمردیم و وضعیت رو به وخامت میگذاشت. یکی دو ساعت بعد، جاده بسیار ناهموار شد. در آن منطقه تاریک جاده هایی متقاطع وجود داشتند که ما را سردرگم کردند. سرانجام با ناامیدی فهمیدیم که گم شده ایم. نمی دانستیم موقعیتمان روی نقشه کجاست، بنابراین از قطب نما و ستارهها استفاده کردیم تا در مسیر اصلی به سوی شرق پیش برویم.
امیدوار بودیم سرانجام به جاده شمال به جنوب فیگوئی برسیم و دوباره در مسیر درست قرار بگیریم. اما غیرقابل عبور بودن مسیر سنگی باعث میشد دور خود بچرخیم و به مسیرهای مختلف برویم. زمین ناهموار تهدیدی برای اتومبیل و خود ما به حساب میآمد.
- حجم فایل : 41 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 322 ص