فایل ممکن است بخاطر نمایش در سایت بهم ریختگی داشته باشد.
دانلود کتاب مارچ اثر جرالدین بروکس pdf
نمی توانم بگویم که صبح، هنگامی که چشمانم را به روی نور کمرنگ صبحگاهی باز کردم، کاملا تجدید قوا کرده بودم ولی وضعیتم به مراتب از آنچه دیشب داشتم بهتر شده بود. خواب تسکین دهندۀ روح و روان آدمی است و هنگامی که دوروبَر خود در اتاق کوچک را نگریستم، میتوانستم با فکر به این که چگونه میتوان معایب آن را به مزیت تبدیل نمود احساس شعفی هر چند اندک در درونم پدیدار شد. عادت هر روزهام به همین شکل بود و از زمان از دست دادن داراییمان، روزها را بدین حال آغاز میکردم. این عادت اینک به دردم خورده بود و وقتی ترکهای روی شیشۀ پنجره را میشمردم، اینگونه برای خودم توجیه کردم که این وضعیت باعث میشود تهویۀ مناسبی در اتاق صورت گیرد.
آینۀ لکه گرفته نیز آنقدر کوچک و تار بود که نمیتوانستم تصویر چهرۀ فرسوده و هراسناک خود را در آن تماشا کنم. وضعیت نامناسب تختخواب هم باعث میشد تا حد امکان وقت خود را در عالم بیداری سپری کنم و تنها با خستگی بسیار خود را بر روی آن رها کنم. با این تصمیمات در ذهن برخاستم و پی بردم که صاحبخانه و دو ساکن دیگر پیش از من از خواب بیدار شده و به سوی کارهای خود روانه شدهاند.
آقای بروک برایم یادداشتی گذاشته و در آن نوشته بود که برای انجام برخی امور مربوط به آقای لارنس که به نظر وی یک یا دو ساعتی طول میکشید خانه را ترک کرده است. از من درخواست کرده بود تا منتظر وی بمانم اما این کار از دست من ساخته نبود. اشتیاقی زیاد برای برای دیدن این که شوهرم شب را چگونه گذرانده است در خود حس میکردم. در یادداشت کوتاهی از وی عذرخواهی کردم. سبد خود را پر از شراب و غذاهای مقویای که برای وی آورده بودم کرده و به سوی بیمارستان به راه افتادم.
- حجم فایل : 96 مگابایت
- فرمت : pdf (غیر قابل ویرایش)
- تعداد صفحات : 499 ص